بازنگری در برنامه های راهبردی مقابله با آسیب های روانی اجتماعی در کشور

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 497

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

PPDMED02_001

تاریخ نمایه سازی: 16 تیر 1397

Abstract:

آسیبهای اجتماعی و به بیانی علمی تر مشکلات روانی اجتماعی پدیده ای بین رشته ای است؛ از علوم انسانی وبویژه علوم رفتاری گرفته ، تا علوم اجتماعی، جامعه شناسی، مدیریت، اقتصاد، خانواده، روانشناسی و مشاوره، و دیگررشته های مرتبط. در مرور برنامه های چهار دهه گذشته دیده می شود خطاهای فاحش راهبردی در همه حوزههای آسیب اجتماعی، از جمله در تحلیل وضع موجود، طراحی ساختار کلان و کشوری، برنامه ریزی ملی و بینالمللی، اجرای برنامه ها و مهمتر از همه اینها در پایش، ارزشیابی، بازخورد، و بازنگری برنامه ها اتفاق افتاده است، تاآن جایی که اگر بتوان برخورد موثری در امروز و سال های آتی با این مشکل کرد آنرا به شکست خواهد کشانید. ازجمله این خطاهای راهبردی موارد زیر است: 1- نا دیده انگاشتن چند رشته ای و چند نظامه بودن آسیب ها، و الزامینکردن همه سازمانها و برنامه های توسعه در بکار گیری شاخص و فاکتورهای مورد نظر در مدیریت آسیب . 2-ناتوانی رهبران، تصمیم گیران و مدیران ارشد حاکمیت (هر سه قوه ) در کشور در فهم به روز و در تحلیل چندوجهی آسیبها و بکارگیری راهکارهایی کهنه، تک بعدی و تک رشته ای و نبود تیمی متشکل از همه متخصصین ازرشته های گوناگون در یک سازمان یا یک مرکز دانشگاهی. 3-با اینگونه سبب شناسی و ساختار مدیریتی مقابله باآسیبها در کشور، روشهای مبتنی بر سیستم تیوری، بین رشته ای، و کل نگر کنار گذاشته شده است، 4- و ناکارامدو خطاپذیرتر از آن راهکار و مداخلات ذهنی گرایانه، ایدیولوژیک و سیاسی غلبه یافته است، 5- روشهای مبتنی برعقلانیت و بر شواهد پژوهشی به کنار رانده شده، 6- گاه برای افشا نشدن ناکارامدی های برنامه ها و بسیاری مواردبه دلیل نبود دانش مدیریت آسیب، روشهای پایش و ارزشیابی برنامه ها، ارزشیابی هزینه ها، ارزشیابی فایده - اثربکار گرفته نشده و در چندین دهه گذشته انچه هزینه شده به باد رفته است . 7-پیامد دردناک همه خطاهایاستراتژیک گفته شده در مقابله با آسیب های اجتماعی و خطای آگاهانه برنامه ریزان و تصمیم گیران کشوردر کنارگذاشتن دانشگاه ها و فرهیختگان از این برنامه ها موجب پسرفت همه جانبه در مقابله و حل این مسیله بزرگ ملیبوده است. 8- طرد مشارکت اجتماعی؛ و نبود حضور مردم، انجمن های مردم نهاد و غیردولتی، خیریه ها، بخشخصوصی، موجب نبود عدالت و دسترسی در خدمات سلامت و اجتماعی گردیده است . 9- تدوین قوانین مغایر باتامین سلامت اجتماعی، تشدید فقر، تبعیض، فاصله اجتماعی، فساد، فحشاء، و دیگر آسیبها شده، 10 - ناکارامدی وبی توجهی سیاست های بانکی، اقتصادی، صنعتی- تجاری، اجتماعی، تربیتی و آموزش و پرورش به پاسخگویی دربرابر تعهد و سهم آنان در پیشگیری و مدیریت آسیبهای اجتماعی، 11 - مهمتر از همه موارد گفته شده، از بعد فرهنگی دیده شد که بر خلاف رسالتی که همه ادیان الهی در هدایت بشر داشته اند و نیز به ویژه اسلام که توانستفلسفه، عقلانیت، علم، اخلالاق، عرفان، معنویت، و سلامت خانوادگی و اجتماعی را تامین نماید و در جامعه اسلامیآسیبها را به حداقل برساند؛ سکوتی دردناک و موارد زیادی مداخلاتی تحریف یافته در چند دهه گذشته در حوزهآسیبها در کشور ما حتی از طرف دانشمندان و علما دین صورت گرفته؛ تا جایی که هیچ حوزه دینی، حسینه ومسجدی، و سازمانها و وزارتخانه های متولی دینی و فرهنگی امروزه نمی تواند مدعی داشتن برنامه ای موثر درمقابله با آسیبها باشد که یکی از مواردیازده گانه شمرده شده را در خود داشته باشد.بدون تردید بیشتر این خطاها بر ما و بر همه پژوهشکران و فرهیختگان حوزه مقابله با آسیبها که از درماندگی ونداشتن ابزار کار به گوشه ای خزیده و بکاری سرگرم شده ایم نیز وارد است و مایل ام در پایان جمع بندی همایشمتعهد شویم که آنچه در توان داریم با بهره گیری از تجارب پیشین همه رشته های علوم انسانی و رشته های نوینبین رشته ای در کاهش همه جانبه مشکلات روانی اجتمایی بکار بگیریم.

Authors

جعفر بوالهری

استاد روانپزشکی. مرکز تحقیقات سلالامت معنوی، دانشکده علوم رفتاری و سلالامت روان: انستیتو روانپزشکی تهران، دانشگاه علوم پزشکی ایران