مریم لشکری پور - روانپزشک، دانشیار گروه روانپزشکی،عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
نفیسه شعبانی - کارشناس ارشد روانشناسی بالینی، عضو مرکز پژوهش های دانشجویی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان
جمیله شهریاری - پزشک عمومی، دانشکده پزشکی
زهرا رشیدتولایی

مقدمه: خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است که نقش اصلی در سازندگی جوامع و سلامتی آن ایفا می کند. زنان نقش کلیدی در سلامت روان خانواده دارا می باشند. گاه زنان بنا به دلایل مختلف مسیولیت سرپرستی خانواده را بر عهده دارند. از عمده ترین منابع استرس برای این گروه از افراد جامعه ایفای نقش های متعدد در زمان واحد است. توجه به کیفیت زندگی و سلامت روان زنان سرپرست خانوار برای جلوگیری و حل معضلات و مشکلات این خانوارها ضروری است. این پژوهش به منظور بررسی وضعیت کیفیت زندگی و فراوانی افسردگی زنان سرپرست خانوار شهر زاهدان انجام گردید. روش کار: مطالعه از نوع توصیفی تحلیلی است. نمونه تحقیق شامل 340 نفراز زنان سرپرست خانوار تحت پوشش کمیته امداد شهر زاهدان می باشد.. ابزار مورد استفاده ،پرسشنامه کیفیت زندگی و پرسشنامه افسردگی بک بود. برای تحلیل نتایج از آمار توصیفی و آزمون ماتریس همبستگی و تحلیل واریانس چند متغیره و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. نتایج:از بین 340 نفر از شرکت کننده ها 99.7 درصد افسردگی و 98.5درصد سطح کیفیت پایین زندگی را گزارش دادند. بین متغیر کیفیت زندگی با افسردگی همبستگی مثبت و معنی داری(P=0/01) وجود دارد. بین متغیر کیفیت زندگی با سن و بعد خانوار نیز همبستگی معنادار مشاهده شد(P=0/01) . بین سطوح مختلف تحصیلات از نظر ترکیب خطی متغیرهای کیفیت زندگی و افسردگی (P=0/001) زنان سرپرست خانوار تفاوت معنادار وجود دارد. همینطور بین سطوح مختلف وضعییت مسکن (دارای مسکن و فاقدآن) از نظر ترکیب خطی متغیرهای کیفیت زندگی و افسردگی تفاوت معنادار مشاهده شد.نتیجه گیری: نتایج نشان داد که افسردگی در زنان سرپرست خانوار شایع بوده و کیفیت زندگی این افراد نیز در سطح مطلوب نمی باشد. با توجه به نتایج، در برنامه حمایت اجتماعی این افراد، مداخلات روانپزشکی و روانشناختی در بهبود کیفیت زندگی و درمان علایم افسردگی این افراد موثر خواهد بود.

کیفیت زندگی، افسردگی، زنان سرپرست خانوار