حسن خضری - گروه علوم انسانی ، دانشگاه آزاد اسلامی فیروزآباد
لیلا کهنسال - گروه علوم انسانی ، دانشگاه آزاد اسلامی فیروزآباد

پژوهش حاضر با هدف پیش بینی گرایش به اعتیاد و طلاق عاطفی بر اساس باورهای مذهبی در بین والدین مقطع ابتدایی فیروزآباد انجام شد. این پژوهش توصیفی، از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دانش آموزان مقطع ابتدایی شهر فیروزآباد به حجم 1230 نفر تشکیل می دادند، که به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و بر اساس جدول کرجسی و مورگان، تعداد 300 نفر (150 نفر زن و 150 نفر مرد) به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند و از طریق سه پرسشنامه (باورهای مذهبی، گرایش به اعتیاد، طلاق عاطفی) مورد آزمون قرار گرفتند. نتایج نشان داد: باورهای مذهبی در مجموع 38 درصد از واریانس گرایش به اعتیاد در والدین را پیش بینی می نمایند. که به ترتیب مولفه های رابطه با خدا، با دیگران، با خود در این پیشبینی نقش معنی داری دارند (p=0/001). اما مولفه رابطه با جهان هستی نقش معنی داری در این (p=0/001)، اما مولفه رابطه با جهان هستی نقش معنی داری در این پیشبینی نداشت. همچنین، مولفه های باور مذهبی در مجموع 33 درصد از واریانس طلاق عاطفی در والدین را پیش بینی می نمایند، که به ترتیبدارند، اما مولفه رابطه با جهان هستی نقش معنی داری در این پیش بینی نداشت. همچنین، مولفه های باور مذهبی در مجموع 33 درصد از واریانس طلاق عاطفی در والدین را پیش بینی می نمایند، که به ترتیب مولفه های رابطه با خود، با دیگران، با خدا در این پیش بینی نقش معنی داری (p=0/001) دارند، اما مولفه رابطه با جهان هستی نقش معنی داری در این پیشبینی نداشت. بعلاوه، والدین (مرد و زن)، در مولفه های رابطه با خدا و رابطه با خود تفاوت دارند که به نفع زنان و در مولفه رابطهبا دیگران تفاوت به نفع مردان می باشد. اما در مولفه رابطه با جهان هستی تفاوت معنی دار بین دو گروه وجود ندارد. نهایتا، والدین مرد و زن به لحاظ گرایش به اعتیاد با هم تفاوت دارند که این تفاوت به نفع گروه مردان می باشد. در پایان، مشخص شد که والدین (مرد و زن) به لحاظ طلاق عاطفی با هم تفاوت دارند، که به جز مولفه نیاز به همراه ، در مولفه های جدایی از یکدیگر و احساس بی حوصلگی به نفع مردان و در مولفه احساس تنهایی به نفع زنان می باشد.

گرایش به اعتیاد، طلاق عاطفی، باورهای مذهبی، والدین مقطع ابتدایی