زینب سنچولی - عضو هییت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان - گروه الهیات

نظریه های جامعه شناسی خانواده به رغم تعارض هایی که با هم دارند تبیین هایی نسبتا نیرومند درباره جنبه های گوناگون نهاد خانواده و روابط خانوادگی ارایه داده است. این نظریه ها به دلیل انکار یا نادیده گرفتن عامل فطرت، در تبیین تداوم روابط زناشویی توام با عشق و محبت در بسیاری از خانواده ها دچار مشکل شده اند. در میان جامعه شناسان خانواده، گرایشی آشکار به انکار یا کم اهمیت جلوه دادن تفاوت های جنسی طبیعی مشاهده می شود در حالی که، دخالت دادن مقابل فطرت و تفاوت های جنسی طبیعی و تحلیل های جامعه شناسی و بهره گیری جامعه شناسان خانواده از عنصر دین و ایمان به آنان این توانایی را می دهد که چارچوب های نظری خود را در تبیین مسایل این حوزه، بسیار نیرومندتر و کارآمدتر سازد. جامعه شناسی خانواده خواه زمانی که به بهانه عینیت گرایی، حیطه ارزش گذاری فاصله گرفته و خواه هنگامی که رسما به این حیطه گام نهاده است، تصویری تیره و مبهم از ایستارهای ارزشی ارایه نموده است و این مشکل جز با آشتی دادن این حوزه در دیگر حوزه های علمی با آموزه های اصیل اسلامی قابل رفع نیست.

خانواده، فطرت، جامعه شناسی، فمینیسم و سکولاریسم