در هم کنش تجربه هنری و تجربه دینی در حکمت هنر اسلامی

هنر اسلامی علی رغم گذشت زمان و در طی گذر تاریخی دارای هویتی یکسان بوده که همانا توجه به ذات اقدس باری تعالی است. هنرمند مسلمان با این هدف و با توجه قلبی و خلوص نیت، همیشه و در هر کجا که توانسته با خلق آثار ماندگار هنری، در تمامی رشته های مربوط به هنر اسلامی، متذکر خداوند منان گردیده و در آفرینش آثار هنری به این هدف متعالی دست یافته است. این اعتقاد به وحدانیت خداوند در تمامی گستره و عرصه ی هنر اسلامی به وقوع پیوسته، به طوری که تمامی آثار هنری فوق دارای یک وجه مشترک و هویت مخصوص به خود بوده که در ادیان دیگر این وجه مشترک دیده نمی شود. پژوهش حاضر بر اساس مطالعات کتابخانه ای و به روش توصیفی- تحلیلی انجام پذیرفته که هدف آن بررسی تفاوت ها و اشتراکات تجربه دینی و تجربه هنری می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که در حکمت هنر اسلامی مراتبی از مناظره تجربه هنری و تجربه دینی دیده می شود، چنان چه تجربی دینی را می توان تجربه امری متعالی دانست که در مناظره با هنر اسلامی، به بیان امور قدسی و متعالی می پردازد ، تجربه ای روحانی که در بسط و تعمیم مضامین قدسی و ملکوتی نقشی اساسی دارد، چنان چه مناظره تجربه عرفانی و هنری، در تذهیب و نگارگری، موسیقی و شعر، معماری و ترجمان غربت و قربت عرفانی در آن می پردازد.

Keywords:

حکمت هنر , تجربه دینی , مناظره دینی و هنری