CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

انطباق دو منظومه غنایی از دیدگاه روایت شناسی ساختارگرا

عنوان مقاله: انطباق دو منظومه غنایی از دیدگاه روایت شناسی ساختارگرا
شناسه ملی مقاله: MATNPAGOOHI05_014
منتشر شده در پنجمین همایش متن پژوهی ادبی نگاهی تازه به سبک شناسی، بلاغت، نقد ادبی در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:

حسین آریان - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران.
عذرا نصیری افراپلی - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران.
زکیه رشیدآبادی - مدرس دانشگاه فرهنگیان، پردیس نصیبه تهران، تهران، ایران.
معصومه روحانی فرد - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد نکا، دانشگاه آزاد اسلامی، نکا، ایران.

خلاصه مقاله:
روایت شناسی ساختارگرا به عنوان یکی از مهمترین تلاشهای روایت شناسانه، کار خود را در نخستین ده ههای قرن بیستم آغاز کرد و ادب غنایی بهترین حوزه برای مطالعات در این حوزه است. مطالعات اساسی وگسترده در این زمینه، نخستین بار از سوی فرمالیست هایروسی صورت گرفته است و گرماس از نظریهپردازان معروف این حوزه است که الگوی کنشی، زنجیره های روایی ومربعمعناشناسی از دستاوردهای وی در ساختارگرایی و مطالعات ادبی است. همچنین خسرو و شیرین و لیلی و مجنون از برجسته ترین و زیباترین داستان های ادب غنایی فارسی به شمار می آیند که به وسیله نظامی گنجوی به نظم درآمدهاند؛ از این رو در این پژوهش، سعی بر آن است، این دو منظومه غنایی با تکیه برنظریات سهگانه گرماس، تجزیه و تحلیل شود و مقایسهای بین این دو منظومه از این دیدگاه صورت گیرد. هدف اصلی دست یافتن به میزان انطباق این دو اثر با الگوی گرماس (الگوی کنشی، زنجیره های روایی مربعومعناشناسی ) است. حاصل این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای مطالعات کتابخانه ای انجام شده، بیانگر این است که دو منظومه غنایی خسرو و شیرین و لیلی و مجنون در قالب نظریه ساختارگرایانه و معناشناسانه گرماس قابل بررسی هستند و با اندک تفاوتی با یکدیگر، از الگوی ساختاری و روایی کاملی برخوردارند.

کلمات کلیدی:
ادب غنایی، روایت شناسی، ساختارگرایی، الگوی گرماس، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/761543/