فرزاد کتاب اللهی - عضو هیات علمی گروه ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان. .سنندج. ایران

حکیم توس در روایت خود از تاریخ ایران معدودی از چهره های اساطیری پهلوانان و پادشاهان را با رنگ و لعاب بیشتری ترسیم و توصیف نموده است و با ظرافت و ریزه کاری بیشتری به شرح جزییات زندگی آنان پرداخته است گویی تعمدی در این کار داشته است و هریک از آنان بخش هایی از شخصیت خود فردوسی را معرفی می نمایند دقت و وسواس در پردازش این چهره ها و شخصیت هاست که باعث تشخص آنان در تاریخ ادبی ما شده است به گونه ای که در میان ادب دوستان بلکه در میان مردم کوچه و بازار کمتر کسی را می توان یافت که از زندگی و سوانح آن ها بی اطلاع اشد یکی از این کسان که در بخش تاریخی شاهنامه داستان مفصل و بلندی درباره زندگی و حیاتش پرداخته شده پادشاه ساسانی بهرام پنجم ملقب به بهرام گور است یافتن مابهت ها میان روحیات حکیم توس و شخصیت بهرام انگیزه اصلی این تحقیق می باشد به هر تقدیر فردوسی بهرام را الگوی خوشباشی و تحقیر دنیا معرفی کرده است و در طول داستان او را کامل و عاری از لغزش معرفی نموده است و بعد از او در دواوین شعرا و آثار نویسندگان همچون عمر خیام ناصر خسرو خاقانی نظامی سعدی سعدالدین وراوینی و .. بهرام و زندگی او الگو و مثل شادکامی و بی توجهی به دنیا معرفی شده است

فردوسی،شاهنامه،داستان پردازی،بهرام گور،آیین کشورداری،خوشباشی