حسین دهشیار - دانشیار علوم سیاسی، دانشگاه علامه طباطبائی

حضور و اعمال حاکمیت در بخش وسیعی از کشور بالاخص مناطق جنوبی و جنوب شرقی و توانایی جذب نیروهای جنگجو برای مبارزه بر علیه حکومت مرکزی و متحدی خارجی را می بایستی بازتاب واقعیات تاریخی افعانستان در نظر گرفت. شکست پروژه های دولت سازی و نوسازی از بالا که اولی از نیمه دوم قرن هیجدهم و دیگری از آغاز دهه های قرن بیستم کلید خورد. بستر مساعد مشروعیت اجتماعی سازگار را برای چالش حاکمیت حکومت مرکزی به وجود آورده است. حضور آمریکادر افغانستان که به دنبال به قدرت رسیدن باراک اوباما به یک ضرورت تبدیل گشته است این کشور را هرروز بیش از گذشته درگیر جنگی ساخته است که با توجه به ویژگی های خاص اجتماعی افغانستان و با تکیه بر الگوهای تاریخی سرانجامی جز ناکامی در آن متصور نیست. توفیق نهایی طالبان در شکلی از حضور ساختار قدرت سیاسی و ناکامی غایی آمریکا در تحقق اهداف در افغانستان بیش از آنکه نشانه قدرت یا ضعف طالبان و آمریکا باشد برآمده از فقر اقتدار مشروع و فقر توسعه در جامعه می باشد.

دولت سازی، نوسازی، جنگ انتخابی، جنگ ضروری، بازی بزرگ، استراتژی ضد شورشی