اثر مکمل دهی حاد کافیین در مراحل چرخه قاعدگی دختران تمرین-کرده بر شاخص های خستگی در طول فعالیت بیشینه وامانده ساز

ورزشکاران غالبا به منظور بهبود عملکرد خود از مکمل ها استفاده می کنند. کافیین یکی از شناخته شده ترین و متداول ترین مکمل ها با کمترین عوارض جانبی می باشد. مطالعاتی که اثرات مکمل کافیین را بر دختران تمرین کرده در انواع مختلف فعالیت های ورزشی از جمله استقامتی و همچنین، فعالیت های ورزشی بی هوازی شدید سنجیده اند، کمیاب می باشد. مشکلات کنترل چرخه قاعدگی زنان، همواره به عنوان یک چالش عمده در ارتباط با تحقیق بر روی زنان شناخته شده است. برخی از مطالعات پیشین تغییرات معنی داری را در عملکرد ورزشی زنان در مراحل مختلف چرخه قاعدگی ناشی از تغییرات هورمونی نشان داده اند. بنابراین، هدف از مطالعه حاضر اثر مکمل دهی حاد کافیین در مراحل چرخه قاعدگی دختران تمرین کرده بر سطوح لاکتات، زمان رسیدن به واماندگی، حداکثر اکسیژن مصرفی و میزان درک فشار در طول فعالیت بیشینه وامانده ساز می باشد.روش شناسی: تحقیق حاضر به صورت کارآزمایی بالینی، دوسوکور و متقاطع انجام شد. 12 نفر از دانشجویان فعال با دوره ماهیانه طبیعی و با میانگین سنی 08/1 ± 08/23 سال، میانگین قد 32/4 ± 16/167 سانتی متر، میانگین وزنی 8/7 ± 29/58 کیلوگرم و با غربالگری پزشکی انتخاب شدند. آزمودنی ها ،پروتکل بروس را در چهار مرحله در طی دو ماه متوالی در هر دو فاز فولیکولار و لوتیال با مصرف کافیین (mg/kg 5) و دارونما اجرا کردند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم-افزار SPSS21 و نرمال بودن داده ها از آزمون کلموگروف- اسمیرنوف، برای مقایسه میانگین گروه ها در داده های نرمال از تحلیل واریانس یک طرفه با ندازه گیری های مکرر و در صورت معنی داری تفاوت بین گروه ها از آزمون تعقیبی بونفرونی برای تعیین تفاوت ها استفاده شد.یافته ها: نتایج آزمون آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد به ترتیب مصرف مکمل کافیین در هر دو فاز فولیکولار و لوتیال منجر به افزایش زمان رسید به واماندگی (001/0p≤، 002/ p≤)، افزایش حداکثر اکسیژن مصرفی (001/0p≤، 008/ p≤) و کاهش میزان درک فشار در مرحله سوم آزمون بروس تنها در فاز فولیکولار (001/0p≤) می شود. اما در سطوح لاکتات تغییرات معنی داری مشاهده نشد. از طرفی بین دو فاز فولیکولار و لوتیال چرخه قاعدگی تفاوت معنی داری وجود نداشت.