CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

تحلیل داستان پادشاه و کنیزک مثنوی مولوی براساس نظریه کنشی گرماس

عنوان مقاله: تحلیل داستان پادشاه و کنیزک مثنوی مولوی براساس نظریه کنشی گرماس
شناسه ملی مقاله: BSLH03_067
منتشر شده در دومین کنگره بین المللی و سومین کنفرانس توانمندسازی جامعه در حوزه علوم انسانی و مطالعات تربیتی در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:

مسعود روحانی - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه مازندران
علی اکبر شوبکلایی - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی مازندران واحد بابل
عباس بخشنده بالی - استادیار دانشگاه مازندران؛ دانشکده الهیات و معارف اسلامی

خلاصه مقاله:
ساختارگرایی روش تحلیل متن و شناخت نظام آن است.ای.جی.گرماس یکی از معنی شناسانی است که با ارایه الگوی کنشی تحلیل روایت را آسان تر کرده است. گرماس با ساده کردن الگوی تحلیل قصه پراپ، نشان داد که عناصر تشکیل دهنده قصه ها همه قابل تحلیل و دارای نقش موثرند. این کنش گرها ممکن است، اشیاء، مفاهیم یا اشخاص باشند. مدل گرماس بسیار انعطاف پذیر است و ظرفیت بالایی برای تجزیه و تحلیل قصه ها دارد. تحلیل قصه پادشاه و کنیزک براساس مد گرماس هم استواری قصه و ساختار آن را نشان می دهد و هم بازگو کننده توانایی این الگو در شناخت ساختار و نظام قصه های کهن فارسی است.

کلمات کلیدی:
قصه، گرماس، کنشی، کنش گر، مثنوی، شاه، کنیزک

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/772276/