ابوالفضل گودرزی - هیات علمی دانشگاه پیام نور و دانشجوی دکتری مدیریت ورزشی دانشگاه خوارزمی
علیرضا الهی - دانشیار دانشگاه خوارزمی

این مطالعه به بررسی جامع مبحث آمیخته ی بازاریابی و به ویژه بازاریابی صنعت ورزش به عنوان یک محصول خدماتی پرداخته است. با توجه به تعدد نظرات در خصوص عناصر آمیخته که پس از معرفی آن در دهه ی 1960 با انتقادات فراوانی از سوی مدیران و بازاریاب ها مواجه شد و تا کنون نیز ادامه دارد؛ و از سوی دیگر شرایط ویژه صنعت ورزش در بین سایر صنایع که فعالان بازاریابی در این حوزه را با مسایل خاصی مواجه کرده است و اضافه تر شدن مسوولیت های اجتماعی به وظایف آنها، همچنین متغیر بودن نیاز مشتریان و شرایط ناپایدار اقتصادی، صاحب نظران را بر آن داشته تا مهمترین ابزار تحت کنترل بازاریاب را با دقت بیشتری مورد مطالعه و نقد قرار دهند. این تلاش ها به نتایج مثبت و روشنی دست یافته و می توان گفت، اگرچه آمیخته سنتی ( 4P ) در نزد صاحب نظران معتبر است ولی با توجه به غنای وظایف و مسوولیت های بازاریابی در فلسفه ی بازاریابی کلنگر، بازارایاب ها باید همه ی فعالیت های بازاریابی را مهم دانسته و در برنامه های استراتژیک و عملیاتی هر چهار عنصر ( افراد، فرایندها، برنامه ها و عملکرد) این دیدگاه را مدنظر قرار دهند. همچنین با استفاده از روش های مدلسازی منطق فازی افق های جدیدی برای بازاریاب های حرفه ای و مدیران صنایع مختلف کشوده شده است.

آمیخته بازارایابی، بازاریابی کل نگر، بازاریابی ورزشی