روانشناسی حجاب در فرهنگ ایران از دیروز تا امروز

Publish Year: 1396
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,497

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

EFAF01_440

تاریخ نمایه سازی: 6 مهر 1397

Abstract:

برهنگی و بی حجابی در هیچ یک از دوره های تاریخی ایران حتی هنگام سلطه دولت هایی که به زور تلاش کرده اند بی حجابی رابخشی از فرهنگ جامعه ایران کنند موفق نبود و همواره انتخاب مردم ایران به خصوص زنان جامعه ما پوشش های ملی و حجابهای سنتی و برخواسته از لباس های محلی بود، که از دیرباز در تاریخ کهن ایران رایج و همچنان نیز در بیشتر نقاط کشور اقوامو طوایف مختلف با همان لباس ها که در واقع پوشش اصیل ایرانی بود در جامعه ظاهر می شدند.به زبانی، براساس پژوهش هایانجام گرفته، ایرانیان از زمان مادها که نخستین گروه و ساکنین فلات ایران بودند با حجاب کامل، که شامل پیراهن های بلندبوده است در مجامع حضور می یافتند. این حجاب در دوران مختلف پارس ها و نیز در زمان حضور زردتشت رایج و تا ظهوراسلام در ایران ادامه داشت و با وجود آنکه بسیاری از معاندین در تلاش بودند تا با تاکتیک های تهاجم فرهنگی و تضعیف وتخریب باورهای ملی و پس از اسلام با تخریب باورهای دینی بین زنان ما با حجاب فاصله بیندازند موفق نبودند و همواره زنایرانی حجاب را انتخاب کرد. تا بتواند آراسته تر و متین تر و درخور تاریخ کهن خود در فعالیت های اجتماعی و سیاسی و علمیبدون ترس از نگاه نامحرم شرکت و توانمندی های خودرا بی واهمه از نگاه نامحرم به جامعه ارایه دهد. تمام ادیان الهی به حجابپرداخته اند و حجاب در تمام این ادیان بررسی شده است، اما با ورود اسلام به عنوان آخرین دین آسمانی قرآن مهر تاییدیبر واجب و فطری بودن حجاب زد و با بررسی و پژوهش های بنیادی در این زمینه می توان نتیجه گرفت که انسان به صورتفطری خود را مقید به پوشش می داند، اما روش ها و چگونگی این پوشش ها به مرور وتوسط ادیان آسمانی به خصوص دین مبیناسلام به درستی آموزش داده شده است. نکته جالب توجه این است که مردم ایران در طی تاریخ به حرمت اخلاق و رشد وتعالی که همیشه پیشگام جوامع دیگر بوده است هم در زمینه های فردی و خانوادگی و هم در بعد اجتماعی حتی در حریم هایخصوصی از عفافی خاص برخوردار بوده و به همین دلیل است که بیشتر از سایر کشورها در امر پاسداشت اسلام تلاش کرده اند.حتی بیشتر از کسانی که دین اسلام در سرزمین آنان متولد شده است! زیرا ایرانیان دارای یک پیشینه طولانی فرهنگی هستندکه به آنها کمک کرده تا درک عمیق تری از مسایل اسلامی و فرهنگ آن داشته باشند و جایگاه حجاب برای آنها تعریف شدهو جزو باورهای نهادینه آنهاست که هیچ دولت و حکومتی با تمام قدرتش نتوانست این فرهنگ را از مردم این سرزمین بگیرد.هرگز پژوهش هایی خاص و روانکاوانه درباره حجاب در سطح جامعه انجام نشده است، که اگر چنین پژوهش هایی به صورتمیدانی انجام می گرفت از طریق ابعاد تربیتی و فطری بودن ذات حجاب در ابعاد شخصیتی زنان ایران زمین کاملا محرز می شد،که حجاب نوعی چهارچوب اخلاقی است که همواره زنان برای ایمن تر شدن و محترم ماندن و ارتقاء شخصیتی به خود میافزایند تا در پیکربندی های درونی خویش آرامش بیشتری احساس کنند. اصولا بی حجابی از نوع بیمارگونه آن نتیجه کمبودهای عاطفی است که این نوع بیماران برای خودنمایی از آن استفاده می کنند. که اگر ذهن بیماری نداشته باشیم و در محیطیمطلوب توسط والدینی سالم تربیت شده باشیم از این شیوه برای جلوه گری و یا انتقام جویی از جامعه استفاده نمی کنیم زیرا بااین کار شخصیت خود را ترور کرده ایم.