برآورد دبی اوج سیل در دوره بازگشت های مختلف با استفاده از دو روش ×استدلالی و شماره منحنی (مطالعه موردی: حوزه آبخیز آبگرم جبالبارز)

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 1,155

This Paper With 9 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

NEWCONF04_070

تاریخ نمایه سازی: 6 مهر 1397

Abstract:

سیل از جمله پدیده های طبیعی است که هر ساله در اقصی نقاط کشور خسارات هنگفت و غیر قابل جبرانی را ایجاد میکند. با توجه به آمار موجود در طی دوره بیست ساله آخر قرن بیستم، سیل خسارت بارترین حادثه طبیعی در جهان به شمار میرود. سیل در طی این دوره بیش از همه بلایای طبیعی از قبیل زلزله، سرمایه و امکانات مالی انسانها را به نابودی کشانده است. لذا جهت کاهش خسارات آن، پرداختن به این پدیده خصوصا برآورد دبی حداکثر سیلاب و شناسایی عوامل موثر بر آن بسیار حایز اهمیت است. بطور کلی از جمله شیوه های برآورد دبی حداکثر سیل در حوضه های فاقد ایستگاه هیدرومتری، استفاده از روشهای تجربی میباشد. روشهای تجربی متعددی برای برآورد دبی سیلاب سالیانه حوزه های آبخیز ارایه شده است. در این تحقیق تلاش میشود تا با استفاده از دو روش استدلالی و شماره منحنی، دبی اوج سیل در دوره بازگشتهای مختلف را در حوزه آبخیز آبگرم جبالبارز واقع در استان کرمان محاسبه نمود. در روش شماره منحنی برای محاسبه دبی با دوره بازگشتهای مختلف از نرم افزار SMADA استفاده شد. بررسی انجام شده در این تحقیق نشان داد که مقادیر برآورد شده دبی اوج سیل با روش شماره منحنی در مقایسه با مقادیر به دست آمده با روش استدلالی بیشتر میباشد که علت آن عدم تاثیر نگهداشت اولیه که در روش شماره منحنی به آن توجه میشود، میباشد. به طوری که این افزایش در دوره بازگشتهای بالا 50) و 100 ساله) چشمگیرتر از دوره بازگشتهای پایین 5)، 10 و 20 ساله) میباشد. نتایج به دست آمده بیانگر وضعیت هیدرولوژیکی بسیار بد در منطقه مورد مطالعه میباشد. به طوری که توانایی ایجاد رواناب در منطقه زیاد و قسمت اعظم کاربری منطقه از حیث پوشش گیاهی فقیر میباشد. نتایج روش شماره منحنی به دلیل در نظر گرفتن عوامل بیشتری نسبت به روش استدلالی با منطقه مورد مطالعه سازگارتر و مطابقت بیشتری دارد.

Keywords:

Authors

مهتاب صالحی

کارشناس ارشد مدیریت مناطق بیابانی