سعید نیک کار - دانش آموخته دوره دکترا در رشته برنامه ریزی شهری

در این مقاله کوشش شده است به برخی الگوها و پارادایم هایی که پیرامون نقش دولت ها و حاکمیت ها و مدیر یت اقتصاد شهری مطرح است اشاره شود، وبه این نکته توجه شود که آیا بین دولت و حاکمیت ملی و محلی و مدیریت اقتصادی شهر، تقابل بهتر است یا تعامل و در صورت تعامل حدود و چارچوب آن کدام است و دیگر اینکه آیا الگوی جامع و خاصی برای مدیریت اقتصادی کلان شهرها به طور موردی میتوان یافت علاوه بر آن سعی شده است ابهامی که در تعریف اقتصاد شهری و مدیریت مالی شهری وجود دارد را نیز بیان نماید، تا شفاف تر بتوان به بررسی موضوع پرداخت. رویکردهای اصلی اقتصاد شهری در جهان امروز نیز به تفصیل آورده شده تا متناسب با ویژگی های وضع موجود و شرایط منطقه ای و ملی رویکردی مناسب در اولویت مدیریت شهری مد نظر قرار بگیرد . در نهایت میتوان نتیجه گرفت که: اقتصاد شهری تابعیست از برآیند و خروجی رفتارهای سیاسی، اقتصادی، حاکمیت و توانمندی ها و ویژگی های اقتصادی، اجتماعی شهروندان است که بدون توجه به ویژگی های منطقه شهری و حوزه نفوذ آن و عملکرد سیاسی، اقتصادی حاکمیت، در سطح ملی و منطقه ای، برنامه ریزی و توسعه امکان پذیر نخواهد بود

دولت، حاکمیت، اقتصاد شهری، مدیریت مالی شهر، راهبردهای اقتصاد شهری