بررسی روابط مالی و اقتصادی در افزایش مهاجرت از روستا به شهر

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 428

This Paper With 13 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

BUSINESS01_033

تاریخ نمایه سازی: 20 آبان 1397

Abstract:

در شهرنیشین شدن خانواده و افراد روستایی در شهرها عوامل متعددی (اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی) نقش داشته که مهم ترین علت آن عوامل مالی و اقتصادی است. ایران نمونه ای از کشورهای در حال توسعه است که با پدیده شهری شدن در ابعاد عظیمی مواجه است. به گونه ای که طی پنجاه سال اخیر 1385-1335 جمعیت ایران در مقیاس بالاتری از نرخ متوسط رشد جمعیت در جهان بسرعت افزایش یافت و به دنبال خود مهاجرت روستایی و شهرنشینی را توسعه داد. در سال 1385 در کل کشور 48245075 نفر در 614 نقطه شهری زندگی می کردند. افزایش جمعیت شهری در دهه 1375-1365 بالغ بر 10 میلیون نفر بوده است.درصد رشد جمعیت شهری در این مدت 3/4 بوده است که از افزایش جمعیت کل کشور پیشی گرفته است.مقایسه میان نرخ رشد شهرنشینی ایران با کشورهای در حال توسعه نشان می دهد که نرخ رشد این کشورها در این مدت 5/3 بوده است. این گونه افزایش جمعیت به سبب فشار فزاینده شهرها و نظارت نابرابر منابع و دسترسی ناعادلانه به آنها و فقر، افت کیفیت محیط زندگی بسیاری از شهروندان را به اوج رسانده است. در نتیجه رشد لجام گسیخته شهری، تغییر کاربری های زمین و توسعه شهری، مسکن قشرهای کم درآمد در نواحی حاشیه ای که در برابر مخاطره های طبیعی و مخاطراتی با منشا انسانی آسیب پذیر است گسترش یافته است. در ارتباط با علل افزایش جمعیت شهری در ایران می توان: الف_ عوامل دفع در نواحی روستایی: ایجاد تغییراتی همچون احداث یک سد و یا کشت محصولات جدید و یا تغییر مالکیت، خطراتی همچون: افت میزان محصول، آتش سوزی، خشکسالی، چرای بیش از حد، نبود زمین کشاورزی و احساس ناتوانی کشاورز، فقر و گرسنگی. عوامل جذب در نقاط شهری: افزایش سطح تحصیلات و یا افزایش سطح توقع برای زندگی بهتر، افزایش درآمد (بخصوص از طریق کار در کارخانجات که درآمدش بیش از کشاورزی است). دسترسی بهتر به خدمات (آب، برق، درمانگاه و مدرسه و غیره …. )، سهولت تهیه غذا و اعتقاد به این باور که افراد زرنگ در شهرها زندگی می کنند. در مقابل تحلیل گران اقتصاد سیاسی بر چنین استدلال هایی خرده می گیرند و آن را ناشی از دیدگاه کارکردی و اثبات گرایانه می دانند. این تحلیل گران می کوشند تا با ژرف نگری، به بیان ریشه ها و علل تفاوت های بین شهر و روستا بپردازند و آن را در ارتباط با پدیده وابستگی و پیامدهای نظام سرمایه داری جهانی و تقسیم بین المللی کار قرار دهند. این نویسندگان اظهار می دارند کشورهای رشد یافته و نیافته، جدا از هم پدید نیامده اند و توسعه یکی در ارتباط کامل با دیگری صورت گرفته است…اگر تشکیلات اجتماعی و اقتصادی در جهان سوم مشروط به توسعه سرمایه داری شده باشند، بافت های شهری نیز تحت تاثیر پدیده های مشابهی قرار دارند، همین استدلال به اختراع اصطلاح شهرنشینی وابسته توسط کاستلز 1977 و این گفته هاروی 1973 منجر شد که شهرنشینی جهانیدر محاصره الگوهای گردش اقتصاد جهانی قرار داردوشکل های متفاوت شهری در چنین اقتصادی جای دارند. کاستل ضمن تحقیقاتی که در مورد شهرنشینی در آمریکای لاتین به عمل آورده، آن را ناشی از وابستگی می داند. فرض او، آن وابستگی است که با استعمار شروع شده و در زمان حال به وابستگی امپریالیستی انجامیده است.

Authors

اکرم خانی

فارغ التحصیل دانشگاه پیام نور، مرکز ورامین