بررسی وضعیت افسردگی و ارتباط آن با شاخص های کیفیت زندگی در بیماران دیابتی

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 358

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

این Paper در بخشهای موضوعی زیر دسته بندی شده است:

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

IHSC11_444

تاریخ نمایه سازی: 5 آذر 1397

Abstract:

زمینه و هدف : دیابت یک مشکل مهم بهداشتی است که شیوع آن در سراسر جهان رو به گسترش است. یکی از مشکلات عمده مطرح شده در بیماران دیابتی، بروز اختلالات روانی بخصوص افسردگی است. افرادی دیابتی مبتلا به اختلال افسردگی، کیفیت زندگی ضعیف تری در مقایسه با افرادی دیابتی بدون افسردگی دارند. طرح حاضر با هدف بررسی وضعیت افسردگی و ارتباط آن با شاخص های کیفیت زندگی در بیماران دیابتی شهر تبریز انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه توصیفی-مقطعی بر روی 309 بیماران دیابتی نوع 1 و 2 شهر تبریز در سال 1395 انجام شد. افراد براساس معیارهای ورود، بصورت داوطلبانه وارد مطالعه شدند. کمیته اخلاق دانشگاه علوم پزشکی پروتوکل مطالعه را تایید و برای تمام افراد رضایتنامه کتبی تکمیل شد. پرسشنامه مشخصات فردی و پرسشنامه های کیفیت زندگی و سنجش افسردگی بک ( Beck )، توسط کارشناسان آموزش دیده از طریق مصاحبه حضوری تکمیل شد. از نرم افزار SPSS (ver.21.0) برای وارد کردن و تحلیل داده ها استفاده شد. پس از بررسی نرمالیته داده ها با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، داده های کمی بصورت میانگین و انحراف معیار و داده های کیفی بصورت فراوانی و درصد ارایه شدند. بررسی اختلاف میانگین ها برای متغیرهای کمی با استفاده از آزمون Independent Samples t-Test 1 انجام پذیرفت. مقادیر کمتر از 0/05 معنی دار تعریف شد. نتایج: میانگین سنی بیماران 4 سال بود و تقریبا 94 % از بیماران زنان بودند. امتیاز کیفیت کلی زندگی بیماران دیابتی پایین تر از سطح متوسط9/2±51/9 سال بود و تقریبا 52% از بیماران زنان بودند. امتیاز کیفیت کلی زندگی بیماران دیابتی پایین تر از سطح متوسط بدست آمد. بیماران از نظر ابعاد مختلف کیفیت زندگی در سه حیطه آگاهی از بیماری دیابت، عوارض آن و اثرات روانی و اجتماعی بیماری امتیاز پایین تر از حد متوسط داشتند. بیش از یک سوم افراد دیابتی درجاتی از افسردگی خفیف و شدید داشتند (36/25%). نتیجه گیری: عوامل متعددی از جمله روش های نادرست اطلاع رسانی به بیماران، عدم تخصیص زمان کافی برای مدیریت بیماران و ناکافی بودن مراقبین بهداشتی آموزش دیده در سیستم های بهداشتی از جمله دلایلی است که می تواند در بروز افسردگی، کاهش کیفیت زندگی بیماران و افزایش بروز آن تاثیرگذار باشد. از این رو در نظر گرفتن تمهیداتی به منظور رفع این موانع ضروری به نظر می رسد.

Authors

لاله پیاهو

کمیته تحقیقات دانشجویی، مرکز تحقیقات تغذیه، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز

یاسر خواجه بیشک

کمیته تحقیقات دانشجویی، مرکز تحقیقات تغذیه، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز

توحید حسنعلیلو

کمیته تحقیقات دانشجویی، مرکز تحقیقات تغذیه، دانشکده تغذیه و علوم غذایی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز

مجید مبصری

مرکز تحقیقات غدد، دانشکده پزشکی، دانشگاه علوم پزشکی تبریز