بررسی نقش پدیده جهانی شدن بر خرده فرهنگ ها

هدف از نگارش این مقاله توصیف نقش قومیت ها و خرده فرهنگهای موجود در عصر حاضر میباشد. ما در معرض ظهور صنایع جهانی ارتباطات، شکلگیری نهادهای فراملی، بینالملی شدن جزییترین مسایل محلی، افزایش حجم تعاملات و ارتباطات اجتماعی، دغدغه ها و چالشهای مشترک جهانی هستیم. پیدایش فنآوریهای ارتباطی جدید همراه با یک زبان جهانی با فراهم ساختن یک زیر ساخت گسترده، سطوح بیسابقهای از ارتباطات انسانی و فراملی را تحقق بخشیده است . این ارتباطات تا حدودی توانسته باعث نوعی درک جهانی از حقوق، تکالیف و مشارکت در فرآیندهای شکلدهی سیاستهای عمومی باشد. مطابق با این فرآیند ضمن افزایش دید انتقادی نسبت به زندگی، عرصه فرهنگی زندگی روزمره به حوزه پرچالشی بدل گشته است که با افزایش فزاینده شکلهای مقاومت، پرسشهای بنیادینی درباره مناسبات اجتماعی و فرهنگی قدرت طرح گردیده است. این مقاله برخلاف نظریات رایج اما سطحی که معتقدند در عصر جهانی شدن دولتها و به تبع آنها خرده فرهنگها در عصر جهانی شدن در بطن این فرآیند محو می گردند، معتقد است که حاکمیت دولتها همگام با داعیه های گروه های قومی در عصر جهانی شدن در عرصه جامعه شناسی سیاسی پا برجاست و سخن از پایان تاریخ و ایدیولوژی مسلط آمریکایی در جهان معاصر بدور از واقعیات جاری در روابط بین الملل است.

Keywords:

جهانی شدن , قومیت , پست مدرنیسم , میان فرهنگ گرایی , فرهنگ مسلط جهانی