بررسی نقش چند شغلی بودن آموزگاران در فرآیند فرهنگ پذیری دانش آموزان

آموزش و پرورش یکی از نهادهای اصلی جامعه است که تعلیم و تربیت و ساختن انسان مطلوب و موثر را در جامعه به عهده دارد. هدف اصلی این پژوهش بررسی نقش چند شغلی بودن آموزگاران در فرآیند فرهنگ پذیری دانش آموزان در منطقه 2 آموزش و پرورش شهر تهران بود.جامعه آماری تمامی دانش آموزان دبیرستانی دختر و پسر منطقه 2 به حجم 178123 نفر بود. که تعداد 384 نفر با استفاده از فرمول حجم نمونه کوکران به صورت تصادفی خوشه ای به عنوان نمونه ی آماری انتخاب شد. روش انجام پژوهش، توصیفی از نوع پیمایشی است. ابزار پژوهش یک پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ پذیری در پنج بعد(هنجارها، ارزش ها، قوانین اجتماعی، آموزه های رسانه ای و آموزه های مذهبی و دینی) مشتمل بر 65 گویه و پایایی 0/91 بر اساس ضریب آلفای کرونباخ و طیف پنج درجه ای لیکرت (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، خیلی کم) برآورد گردید. تجزیه و تحلیل حاصل از این پژوهش با استفاده از نرم افزار آماری SPSS-19 در دو سطح آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از آزمون t تک متغیره، آزمون فریدمن، و تحلیل واریانس چند راهه انجام گرفت.یافته های این پژوهش نشان داد که میانگین نقش چندشغلی بودن آموزگاران در فرآیند فرهنگ پذیری دانش آموزان 4/13 بود. چندشغلی بودن آموزگاران در فرآیند فرهنگ پذیری دانش آموزان، بیشتر از سطح متوسط بود. بدین معنی که چندشغلی بودن آموزگاران، در انتقال هنجارهای فرهنگی دانش آموزان آنها با میانگین 3/33، انتقال ارزش های فرهنگی با 4/17، درونی شدن قوانین اجتماعی فرهنگی با 4/71 و آموزه های رسانه ای فرهنگی با 3/99 و انتقال اعتقادات مذهبی فرهنگی دانش آموزان با 4/46 بیشترین نقش را داشته است.

Keywords:

نقش , چند شغلی , فرهنگ پذیری , هنجارها و ارزش های فرهنگی , درونی شدن قوانین اجتماعی , آموزه های رسانه ای و اعتقادات مذهبی