سمیه ولی زاده - دانشکده هنر و معماری، واحد آزاد تهران مرکز، دانشجوی کارشناسی ارشد پژوهش هنر, تهران، ایران

پس از جنگ جهانی دوم 1939 تا 1945 آرام آرام جنبش های ضد فرهنگ در میان محافل روشن فکر جوان آمریکا شکل می گیرد؛ اما اوج آن در سال 1960 تا 1970 پس از دو جنگ مهم کره و ویتنام می باشد زمانی که حقایق بسیاری از جنایات آمریکا توسط سپاهیان و سربازان ویتنام فاش می گردد و تفکرات و زندگی آمریکایی در میان مجامع گوناگون تبدیل به سراب می شود. در حقیقت می توان گفت: ضد فرهنگ در چنین جامعه و چارچوبی شکل گرفت. پایه گذاران آن از اندیشه های هربرت مارکوزه تغذیه می کردند و تمام تلاش خود را می نمودند تا با ضدیت گسترده خود چهره ی حقیقی آمریکا را به همگان نشان دهند. ضد فرهنگ هایی که ماهیت اصلی آمریکا را رونمایی می نماید و نگاه بت وارگی نسبت به این زندگی را در هم می شکنند. از جمله جنبش های ضد فرهنگ می توان به جناح چپ نو، هیپی گری، جشنواره های بزرگ موسیقی و هرزه وارگری وودستاک و ... اشاره نمود آنها تلاش می کردند تا با روش های گوناگون عقاید خود را بازگو می نمایند. حال آنکه یکی از روش های مهم و موثری که برای بروز تفکرات خود داشتند از طریق هنر معاصر به ویژه پاپ ارت بود، مکتبی که تمامی عناصر رویدادهای اجتماعی را در خود بازنمایی می نمود. پژوهش حاضر بر آن است تا چگونگی تاثیرات اجتماعی را در پیدایش هنر پاپ آرت بررسی نماید.

جامعه آمریکا، جنبش های ضد فرهنگ، پاپ آرت، هیپی گری، وودستاک