سیدمرتضی ضیابخش - دانشجوی دکتری، گروه روان شناسی تربیتی و تحولی، دانشگاه شهیدبهشتی، تهران، ایران
مسعود شریفی - گروه روان شناسی تربیتی و تحولی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
جلیل فتح آبادی - گروه روان شناسی تربیتی و تحولی، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران
وحید نجاتی - گروه روان شناسی بالینی و سلامت، دانشگاه شهید بهشتی، تهران، ایران،

بیش فعالی و نقص توجه، یک اختلال عصبی-تحولی است. این اختلال شایع ترین اختلال دوران کودکی می باشد. این مطالعه به منظور ارایه روش و ساخت یک ابزار توانبخشی جهت بهبود این اختلال در دانش آموزان دارای اختلال کاستی توجه صورت گرفت. این مطالعه به روش شبه آزمایشی روی 51 نفر از دانش آموزان مبتلا به اختلال کاستی توجه، مراجعه کننده به کلینیک های روانپزشکی شهرستان کرج انجام شد. این افراد به 3 گروه 17 نفره تقسیم شدند. عملکرد هر سه گروه با آزمون کانرز والدین در مرحله پیش آزمون مورد سنجش قرار گرفتند. سپس هریک از اعضاءگروه یک، با روش ماتریس های هدفمند به مدت14 جلسه تحت توانبخشی قرار گرفتند. همچنین هریک از اعضاءگروه دوم با استفاده از روش نوروفیدبک به مدت 18 جلسه توانبخشی شدند. اعضاء گروه سوم بعنوان گروه شاهد هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پس از اتمام مداخلات دوباره با استفاده از ابزار ذکر شده، در هر سه گروه، پس آزمون اجرا شد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد عملکرد هر دوگروه مورد آموزش که با دو روش متفاوت توانبخشی شده بودند نسبت به گروه شاهد، تفاوت معنی داری دارد و هر دو روش توانبخشی موجب بهبود اختلال کاستی توجه در گروه های مورد آموزش گردید. همچنین اثر بخشی روش ماتریس های هدفمند در بهبود دانش آموزان دارای اختلال کاستی توجه تایید شد. بدین ترتیب می توان گفت، روش توانبخشی ماتریس های هدفمند و روش های مشابه می تواند به عنوان روش درمانی مکمل درمان های دارویی یا جایگزین درمان دارویی به حساب آید.

اختلال کاستی توجه، توانبخشی شناختی، ماتریس های هدفمند