نگرشی بر دیدگاه های عرفانی مولانا در مثنوی با شیخ محمود شبستری در گلشن راز

پیدایش و ظهور ادبیات عرفان در ایران با فراز و فرودهایی همراه بود و تحت تاثیر فرهنگ اسلامی قرار داشته است؛ به گونه ای که هرگز نمی توان نقش اسلام را در پیدایش و شکل گیری عرفان نادیده انگاشت. از همان آغاز این جریان فکری پیروان این مسلک دست به قلم برده و آثار زیادی در این زمینه از خود به یادگار گذاشته اند. در این میان می توان به دو اثر بزرگ یکی مثنوی مولانا جلال الدین محمد بلخی و دیگری گلشن راز شیخ محمود شبستری اشاره کرد که در میان این آثار درخشندگی خاصی دارند. این دو اثر تحت تاثیر عوامل مختلف از جمله مکتب ابن عربی که عرفان و اصول عرفانی را در سده ی هفتم هجری متحول کرد و پایه های اساسی آن را بنیان گذاری نموده، از افکار، اندیشه و دیدگاه های مشترکی برخوردارند. البته اختلافاتی هم در بعضی موارد وجود دارد اما در مجموع آنچه مولانا مثنوی با آن حجم انبوه و با ذکر جزییات آورده، شیخ محمود شبستری در منظومه ی گلشن راز خود درحجم محدود و اندک بیان نموده است. این جستار کوششی است در جهت بررسی برخی از مسایل عرفانی موجود در دو اثر مثنوی و گلشن راز و بیان وجوه تشابه و تمایز آنها

Keywords:

مولانا , شبستری , مثنوی , گلشن راز.