بررسی دیالکتیک خدایگان و بنده هگل در مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و ساردانا پولس اثر لرد بایرن
Publish place: Journal of comparative litrature، Vol: 3، Issue: 6
Publish Year: 1391
نوع سند: مقاله ژورنالی
زبان: Persian
View: 1,221
This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download
- Certificate
- من نویسنده این مقاله هستم
استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:
شناسه ملی سند علمی:
JR_JCTK-3-6_009
تاریخ نمایه سازی: 18 اسفند 1397
Abstract:
هگل در کتاب پدیدارشناسی ذهن، مراحل پیشرفت ذهن را بررسی می کند و در بخش مربوط به خود آگاهی، دیالکتیک خدایگان و بنده را به عنوان یک مرحله از مراحلی که ذهن باید برای تکامل از آن بگذرد، مطرح می کند. این دیالکتیک زمانی مطرح می شود که دو خودآگاهی، برای اولین بار با هم روبه رو می شوند و هر کدام فکر می کنند وجود دیگری باعث می شود استقلالش از بین برود. پس، برای اثبات استقلال خود، دو طرف وارد پیکار می شوند. در دیالکتیک هگل پس از این پیکار هر یک از خود آگاهی ها، به تعریف جدیدی می رسند. آن که پیروز می شود، خدایگان و بازنده، بنده است. البته دیالکتیک خدایگان و بنده تا زمانی ادامه دارد که بین دو طرف رابطه شناخت متقابل وجود داشته باشد. گفتار حاضر تلاشی در جهت بررسی امکان انطباق این نظریه، با متن نمایشنامه های مرگ یزدگرد اثر بهرام بیضایی و ساردانا پولس اثر لرد بایرن است و یافته های این پژوهش نشان میدهند که دیالکتیک خدایگان و بنده در هر دو اثر وجود دارد؛ ولی شرایط لازم برای تداوم آن فراهم نیست. همچنین، در هر دو اثر، به دلیل عدم وجود شناخت متقابل بین خدایگان و بنده، پیکار جدیدی به راه می افتد، اما فرجام این پیکار آن گونه که هگل مطرح می کند، نیست و با مرگ یکی از طرفین دیالکتیک پایان می یابد.
Keywords:
Authors
سیدمحمد مرندی
دانشیار دانشگاه تهران
فاطمه اکبری
کارشناس ارشد زبان و ادبیات انگلیسی