کاظم عظیمی - استادیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرم آباد

مکتب های ادبی غربی نتوانسته اند به صورت مستمر و پایدار مورد توجه و پروی ادبا و شعرا قرار گیرند، چه غالبا بدون ویژگی های اصیل انسانی اخلاقی بوده اند. اصل مترقی مهدویت، باور اصیل مذهب شیعه و غایت بعثت همه انبیای الهی در راستای تحقق وعده الهی مبنی بر حاکمیت دین حق و رهایی نوع بشر از جهل، ظلم و کفر است و طرح نظریه ادبیات مهدویت می تواند در سایه این باور مترقی شیعه، همه انسان ها را همه زمان ها و مکان ها زیر پرچم عدالت، ایمان، برابری و یکتاپرستی جمع کند. ادبیات صرفا برای ادبیات بودن یا به دلیل لذت هنری وجدانی، ارزشی ندارد بلکه ادبیات برای انسان است و انسان به دنبال سعادت، سنت های ادبی همچون عناصر ادبیات، انواع، مضامین و فنون ادبی این قابلیت را دارند که در قالب نظریه ادبیات مهدیت به کار گرفته شوند و زمینه سعادت و خوشبختی همه انسان ها را در سراسر جهان فراهم سازند. این مقاله در پی آن است که نظریه مترقی ادبیات مهدویت و عماصر، فنون و مضامین آن را مورد طرح و بسط قرار دهد.

ادبیات، عناصر ادبیات، ادبیات اسلامی، ادبیات مهدویت