بررسی گرایشهای فلسفی دیکانستراکشن و جایگاه آیزنمن در پیشبرد آن
عنوان مقاله: بررسی گرایشهای فلسفی دیکانستراکشن و جایگاه آیزنمن در پیشبرد آن
شناسه ملی مقاله: GONBADARCH01_004
منتشر شده در اولین همایش معماری وشهر سازی معاصر (مبانی ومصادیق معماری وشهرسازی) در سال 1389
شناسه ملی مقاله: GONBADARCH01_004
منتشر شده در اولین همایش معماری وشهر سازی معاصر (مبانی ومصادیق معماری وشهرسازی) در سال 1389
مشخصات نویسندگان مقاله:
زهره فرهادی - دانشجو کارشناسی ناپیوسته مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی گنبد کاو
خلاصه مقاله:
زهره فرهادی - دانشجو کارشناسی ناپیوسته مهندسی معماری دانشگاه آزاد اسلامی گنبد کاو
دیکانستراکشن رویکردی فلسفی به معماری است. رویکردی که ریشههای تولد آن در ساختارگرایی و پساساختارگرایی بعد از مدرن میباشد. هنگامی که یک معمار در لایههای مختلف پدیدههای گوناگون به دنبال جستجوی یک ایده برای طرح معماری است، این رویکرد جنبههای مختلف این پدیدهها را آشکار میسازد. مسما جهت شناخت معماران دیکانستراکشن، ابتدا شناخت کافی درباره فلسفه آن ضروریست. از طرفی، پیتر آیزنمن از آن دست معمارانیست که در مواجهه با پروژه معماری به جدیدترین دیدگاههای فلسفی مینگرد و پرواضح است که نقش مهمی در پیشبرد این رویکرد ایفا کند. در این مختصر نگارنده سعی در آن دارد که با مطالعه این فلسفه و نگرش آن به پدیدههای جهان هستی، مبانی نظری و فلسفی لازم را جهت شناخت و بررسی معماری آیزمن فراهم کند. سپس با بررسی و مطالعه معماری آیزمن و علیالخصوص آثار سالهای اخیر وی، نمود دیکانستراکشن را در آثار او تحلیل کند. در این راستا پروژههای شهر فرنگ گالیسیا، استادیوم دیپورتیوو، مجموعه یادبود کشته شدگان یهودی اروپا و باغ ردپای گمشده، از میان آثار آیزمن به عنوان نمونههای موردی مورد تحلیل قرار خواهند گرفت.
کلمات کلیدی: دیکانستراکتیویسم، فلسفه دیکانستراکشن، معماری دیکانستراکشن، اکنونیت، بنیان فکنی و
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/84081/