علی رحیمی - دکترای تخصصی مشاوره، استاد مدعو دانشگاه آزاد اسلامی واحد بادرود
حسنا شیرمحمدی - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد بادرود

در سالهای اخیر افزایش روز افزون طلاق برای خانواده ها و جامعه مشکلات زیادی ایجاد کرده است. طلاق تغییر غیرقابل پیشبینی در وضعیت تاهل میباشد. این تغییر با پیامدهای در وضعیت سلامت جسمی، روانی و موقعیت اجتماعی فرد همراه است. طلاق یکی از عوامل تهدیدکننده سلامت روانی است که زنان مطلقه در شرایط پراسترسی را تجربه مینمایند و میزان افسردگی آنها دوبرابر است. هدف از پژوهش حاضر بررسی علل و عوامل طلاق و سلامت روانی زنان مطلقه است. با توجه به افزایش میزان قابل توجهی طلاق در جوامع بشری به نظر میرسد که با شناسایی عوامل موجد طلاق بتوان تا حدودی از بروز این پدیدهی مخرب جلوگیری نمود اهمیت پژوهش حاضر در این است با شناخت علل و عوارض طلاق بر سلامت روانی زنان مطلقه به دنبال ارایه پیشنهادات و کاربرد روشهای صحیح در پیشگیری و کاهش این مشکل هستیم. نتایج حاصل از این مطالعه دربردارنده عوامل موثر بر طلاق از دیدگاه زنان مطلقه است. درو نمایه های اصلی شناسایی شده شامل عوامل فردی، عوامل بین فردی، عوامل خانوادگی و عوامل فرهنگی اجتماعی و هستند. در نتیجه درک مفهوم طلاق برگرفته از باورهای جامعه است. طلاق بر سلامت روان تاثیر دارد. به عبارت دیگر، طلاق نه تنها یک مقوله اجتماعی- فرهنگی است، بلکه یک تعیین کننده اجتماعی موثر بر سلامت نیز میباشد. بنابراین هرگونه برنامه ریزی برای ارتقای سلامت روانی زنان مطلقه نیازمندکشف و تفسیر دیدگاه های تجربه کنندگان پدیده پیچیده طلاق است. نتیجه آن که مولفه های متعددی در معناسازی طلاق نقش دارند که این مولفه ها مشمول پیامد و تجارب درک شده، ادراک، باورهای جمعی، نمادسازی و جنسیت است.

علل طلاق، عوامل طلاق، سلامت روانی، زنان مطلقه.