مهرداد خطیبی - کارشناسی ارشد MBA ، دانشکده Management and Engineering، دانشگاه Linkoping سوید
میثم قاآنی - دانشجوی دکترا مدیریت منابع انسانی، دانشکده مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی، ساوه، ایران

هر سازمانی، صرف نظر از نوع فعالیت، اندازه، ساختار و یا میزان کامیابی در تامین اهداف سازمانی خود، نیاز به مدلی دارد که بر اساس آن میزان موفقیت خود را در نیل به آرمانها و راهبردهای مدنظر خویش مورد سنجش و اندازه گیری قرار بدهد. مدل های تعالی سازمانی، ابزاری جهت کمک به سازمان ها برای سنجش میزان قرار داشتن در مسیر تعالی سازمانی و رشد متوازن هستند. این مدلها به سازمانها کمک میکنند تا با مقایسه وضع موجود و مطلوب خود، تفاوت ها را شناسایی و سپس بر اساس این تفاوت ها (عارضه ها) و بررسی علل وقوع آنها، راه حل های بهینه سازی وضع موجود را تعیین و آنها را اجرا نمایند. در این پژوهش، ابتدا بر اساس مدل استاندارد بنیاد اروپایی مدیریت کیفیت اروپا EFQM و خودارزیابی بر اساس منطق رادار، اقدام به ارزیابی داخلی شرکت جیرینگ شده است و سپس بر اساس امتیازات کسب شده در معیارهای مدل مذکور، مشخص گردید معیار نتایج کارکنان و کارکنان کمترین امتیازات را در مقیاس با سایر معیارهای مدل EFQM به دست آوردند و همچنین ازآنجاییکه منابع انسانی به عنوان یک منبع مهم و استراتژیک برای سازمان ها به شمار می روند، اصلاح روش ها و بهبود معیارهای تعالی سازمان از معیار کارکنان و نتایج کارکنان آغاز گردید. نتایج تحقیقات صورت گرفته توسط دانشمندان حاکی از آن است که سازمان های متعالی و برتر، فرهنگی قوی و مثبت دارند، زیرا فرهنگ قوی و مثبت، سبب افزایش مشارکت کارکنان، توافق آنها بر روی نکات راهبردی و افزایش همسویی اهداف کارکنان، تعهد افراد به سازمان و نهایتا تحقق اهداف سازمانی می شود و این مهم، عاملی مهم برای افزایش اثربخشی و بهره وری در سازمان است. در این پژوهش، در راستای ارتقا و بهبود معیار کارکنان و نتایج کارکنان از یکی از جدیدترین و کاراترین مدل های شناخت فرهنگسازمانی، به نام مدل دنیسون استفاده شده است که درنهایت بر اساس بررسی مدل دنیسون در شرکت جیرینگ و نتایج آن، پیشنهادهایی پیرامون بهبود وضعیت کارکنان و در راستای آن، بهبود معیارهای کارکنان و نتایج کارکنان ارایه گردیده است.

تعالی، کارکنان، فرهنگ سازمانی، بهبود