CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

روش اسنادی و گذار از آن در تاریخ نگاری اسلامی

عنوان مقاله: روش اسنادی و گذار از آن در تاریخ نگاری اسلامی
شناسه ملی مقاله: JR_HPH-24-13_001
منتشر شده در شماره 13 دوره 24 فصل در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:

هاشم آقاجری - استادیار گروه تاریخ دانشگاه تربیت مدرس
امیرحسین حاتمی - دانشجوی دکتری تاریخ دانشگاه تربیت مدرس

خلاصه مقاله:
تاریخ نگاری اسلامی از همان آغاز تکوینش همانند بسیاری دیگر از معارف اسلامی مانند فقه، حدیث، کلام و... دو گونه نگرش و دیدگاه معرفتی را تجربه کرد: یکی دیدگاه نقلی- روایی و دیگر دیدگاه عقلی- انتقادی. تاریخ نگاری اسلامی از بدو پیدایش به دلیل تاثیر عمیقی که از نگرش های حدیثی گرفته بود، به شدت نقلی- روایی بود. مشخصه اصلی این رویکرد پایبندی مستحکم به روش اسنادی بود؛ یعنی همان چیزی که خود یکی از ممیزه های اصلی اصحاب حدیث بود. اما در مراحل بعدی و به تدریج گرایشی در تاریخ نگاری اسلامی پدید آمد که ازسوی اصحاب حدیث متهم به تساهل در اسناد می شد. حامیان این گرایش به تدریج گام هایی برمی داشتند تا خود و مخاطبانشان را از قید وبندهای به شدت حدیثی رها کنند. این گام های تدریجی در مراحل بعدی به گذار از روش اسنادی در بخشی از تاریخ نگاری اسلامی انجامید و درنهایت به شکل­گیری گرایش تحلیلی- انتقادی در تاریخ نگاری اسلامی کمک شایانی کرد. بنابر یافته های این پژوهش، ازآنجاکه حدیث و تاریخ دو حوزه مستقل معرفتی و بالطبع دارای دو موضوع مستقل، یکی قول و فعل پیامبر و دیگری واقعیت تاریخی بودند، نمی توانستند از روشی یکسان استفاده کنند. از این رو بود که اخباری- مورخان نخستین درنهایت روش حدیثی (اسناد) را کنار گذاشتند و روش های تاریخی تری را برگزیدند.

کلمات کلیدی:
تاریخ نگاری اسلامی, اسناد, گذار از اسناد, سنت حدیثی, گرایش نقلی- روایی, گرایش تحلیلی- انتقادی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/864089/