تاملی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی
عنوان مقاله: تاملی در تمامی یا ناتمامی مثنوی مولوی
شناسه ملی مقاله: JR_JMLK-6-10_003
منتشر شده در شماره 10 دوره 6 فصل در سال 1393
شناسه ملی مقاله: JR_JMLK-6-10_003
منتشر شده در شماره 10 دوره 6 فصل در سال 1393
مشخصات نویسندگان مقاله:
علی قبادی کیا - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
محمد بهنام فر - دانشیار زبان وادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
خلاصه مقاله:
علی قبادی کیا - دانشجوی کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
محمد بهنام فر - دانشیار زبان وادبیات فارسی دانشگاه بیرجند
مثنوی شریف مولوی یکیاز رازآمیزترین آثار عرفانی- ادبی برجای مانده از بشریت است که قرنهاست ذهن، فکر و روح مشتاقان را به خود مشغول ساخته و هنوز کسی نتوانسته است آنچنان که باید به ژرفنایایناقیانوس بیکران دست یازد . یکی ازاسرار ایناثر گرانقدر، بحث تمامی یا ناتمامیآن در حیات مولاناست. عدهای بر این باورند که کهولت سن، بیماری و رحلت مولانا موجب شد تا مثنوی، خاصه، آخرین قصهی آن؛ یعنی قصهی ذاتالصور، ناتمام باقی بماند. برخی نیز معتقدند که مولانا سال ها پیش از آن که از دار دنیا برود مثنوی را به پایان رسانده بود و هیچ بحثی را ناتمام باقی نگذاشت . نگارندگان این مقاله، تلاش کردهاند با ذکر شواهد تاریخی محکم و واکاوی حوزهی اندیشگی مولانا و نیز به مدد مثنوی و ذکر مولفه های عرفانی و فلسفی، این مسئله را از زوایای گوناگون، مورد بررسی قرار دهند. نتایج این پژوهش، که به شیوهی تحلیل محتوا انجام شدهاست، نشان میدهد که اتمام مثنوی نه تنها درزمان حیات مولانا صورت گرفتهاست، بلکه شخص وی برکتابت و نسخت آن نظارت داشته و نیز قصهی ذات الصور در آن ناتمام نمانده است؛ زیرا این داستان درواقع سرگذشت سلوک عارفانهی سالکان و معرفتجویانیاست که ماجرای عشقشان با معشوق، نه آغازی دارد و نه فرجامی.
کلمات کلیدی: واژه های کلیدی: مولانا, پایان مثنوی, دفترششم, قصه ی ذات الصور, داستان شهزادگان, دزهوش ربا
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/867869/