CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

نسبت فلسفه و شعر در آرمانشهر اقبال و افلاطون

عنوان مقاله: نسبت فلسفه و شعر در آرمانشهر اقبال و افلاطون
شناسه ملی مقاله: JR_WISDOM-9-1_001
منتشر شده در شماره 1 دوره 9 فصل در سال 1397
مشخصات نویسندگان مقاله:

عبدالرسول حسنی فر - استادیار علوم سیاسی (اندیشه سیاسی)، گروه علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه سیستان و بلوچستان، زاهدان، ایران

خلاصه مقاله:
افلاطون، متفکر یونانی و اقبال، اندیشمند اسلامی در اندیشه خود صورتی از آرمانشهر را ترسیم نموده اند. با وجود برخی شباهت ها، آنچه در آرمانشهر این دو متفکر از همدیگر دارای تمایزات اساسی است نوع نگاه آنها به شعر و رابطه و نسبت بین شعر و فلسفه در آرمانشهر است. این مقاله تلاش دارد با روش تفسیری جایگاه شعر و نسبت آن را با فلسفه در آرمانشهر افلاطون و اقبال مورد بررسی قرار دهد. به طور کلی افلاطون نگاه منفی و بازدارنده­ ای به شعر در آرمانشهر دارد و شعر را در مقابل فلسفه می داند، درحالی که اقبال به نقش مثبت شعر در آرمانشهر قائل است و با تاکید بر ارتباط بین شعر و فلسفه، شاعر و فیلسوف را دارای هدف یکسان می داند. مهمترین دلیل تفاوت این نسبت، در نوع نگاه این دو متفکر به شعر از جهت معرفتی است. افلاطون شعر را واجد هیچ گونه معرفت نمی ­داند و بنابراین درآرمانشهری که فیلسوفان حاکم هستند، حکم به نفی شعر و اخراج شاعران از شهر می دهد اما در تفکر اقبال در بستر اندیشه ایرانی- اسلامی، شعر معرفت­بخش و منعکس کننده واقعیت و بنابراین دارای پیوند با معرفت فلسفی است و از این جهت حضور شعر و شاعران برای آرمانشهر ضروری است.

کلمات کلیدی:
فلسفه, شعر, سیاست, آرمانشهر, اقبال, افلاطون

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/871399/