واکاوی مرزها در شاهنامه فردوسی با تکیه بر هویت ملی

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

ICSP01_141

تاریخ نمایه سازی: 1 تیر 1398

Abstract:

هویت (Identity) درواقع، فرایند پاسخ گویی آگاهانه هر فرد، قوم یا ملت به پرسش هایی از چیستی و کیستی خویش است. هویت، در اصطلاح همان مجموعه ویژگی هایی است که فرد بواسطه آنان از سایر افراد جدا و متمایز می گردد. بر همین اساس هر ملتی که از دیرباز در سرزمین مشخصی استقرار یافته باشد، طی تاریخ خود دارای مجموعه ای از علایق و و ویژگی های منحصر به خود شده که موجب تشخص یافتن آن ملت از ملل دیگر است؛ مجموع این ویژگی ها را هویت ملی می نامیم. هویت ملی در واقع همان احساس وفاداری و تعلق به عناصر و مولفه های مشترکی است که میان مرز های تعریف شده سیاسی قرار دارد. این عناصر و مولفه ها معمولا در همه جا ثابت نیستند اما دارای ابعاد مشترکی همچون تاریخ، فرهنگ، جغرافیا، سرزمین، دین وآیین، زبان و ادبیات، نمادها و اساطیر، آداب و مناسک، ارزش ها و اعتقادات می باشند. در این میان، یکی از ابعاد اصلی هویت ملی ایرانیان در شاهنامه، تعلق خاطر و وابستگی به حوزه جغرافیایی ایران زمین است. هویت ملی ایرانی در شاهنامه همواره با نوعی حساسیت و تعصب به مرزهای جغرافیایی آن همراه است. باید توجه داشت که نخستین گام برای ایجاد یک نظام سیاسی واحد، تعیین مرزهای جغرافیایی مشخص و دفاع از آن در برابر تهاجم بیگانگان است. پژوهش نشان می دهد که بر اساس متن شاهنامه، وجود یک سرزمین با جغرافیای مشخص به نام ایران، عاملی تاثیرگذار در ایجاد همبستگی میان افراد ایرانی است. مرزهای این کشور که به نوعی مرزهای هویتی آن محسوب می گردد، بواسطه عشق و علاقه پهلوانان به ایران زمین، مورد دفاع قرار می گیرد دیگر مولفه های ملی می بایست در بستری مناسب تحقق یابند. این بستر را می توان هویت جغرافیایی سرزمین ایران دانست که در هویت سازی و تداوم بخشیدن به هویت ملی ایرانی نقشی تاثیرگذار دارد.

Authors

مسلم احمدی

دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه خوارزمی

زهرا سعادتی نیا

استادیار، گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد رباط کریم، دانشگاه آزاد اسلامی، رباط کریم، ایران