بایرام مراد مرادی - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی از دانشگاه حکیم سبزواری سبزوار

فلک نازنامه شرح سفرها و ماجراهای فلک ناز، شاهزاده یهودی تبار مصری است. از این مثنوی با نام های فلک ناز، داستان فلک ناز، خورشید آفرین، فلک ناز و خورشید آفرین سرو و گل یاده شده است. در پژوهش حاضر میزان تطابق داستان فلک ناز، در فلک نازنامه تسکین شیرازی با ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار می گیرد. قهرمان اصلی داستان، فلک ناز فرزند عزیز مصر است که شخصیتی سه گانه دارد: مرد خداست واهل عبادت و اطاعت پرودگار. پراپ با بررسی صد قصه عامیانه روسی به این نتیجه دست یافته است که همه قصه های روسی ساختاری مشابه یکدیگر دارند ودارای 31 کارکرد و هفت شخصیت می باشند. نگارنده با بررسی داستان فلک نازنامه درصدد است تا بداند آیا می توان چنین ساختاری برای این مثنوی در نظر گرفت یانه نتایج پژوهش حاکی از آن است که در این مثنوی عاشقانه وعارفانه، با نظریه پراپ به میزان زیادی منطبق است وبسیاری از کارکردهای پیشنهادی پراپ در آندیده می شود اما تفاوت اصلی عدم رعایت خویشکاری های است.

ریخت شناسی، پراپ، فلک نازنامه، تسکین شیرازی