فوزیه پارسا - گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بروجرد، دانشگاه آزاد اسلامی، بروجرد، ایران
حسین فیروزی - دکترای زبان و ادبیات فارسی، کارشناس ارزیابی عملکرد آموزش و پرورش آشتیان
پریسا کربلایی حسنی - دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی دانشگاه آزاد آشتیان، آموزگار پایهی چهارم آموزش و پرورش آشتیان

در این پژوهش پس از نگاهی گذرا به مفاهیم اسطوره و کهن الگوها، از سویی به واکاوی پیوند میان این دو باروان و ضمیر ناخودآگاه انسان و تاثیر عمیق آن بر شکل گیری شخصیت و هویت افراد جامعه و از سویی دیگر بهپیوند آنها با ادبیات و هنر و بررسی جایگاه حضور آنها در کتاب های درسی پرداخته شده است. برای رسیدن بهاین هدف، با بهره گیری از روش تحلیل محتوا، کتاب های فارسی پایه های چهارم، پنجم و ششم دبستان در سالتحصیلی 98-1397 مورد بررسی، تجزیه و تحلیل قرار گرفته است که یافته های پژوهش نشان می دهد، بهره- گیری از کهن الگوهای آنیما و سایه در کتاب های درسی مورد نظر در دو حیطه قابل بررسی است، نخست؛ حضوردر محور افقی، ساختار ظاهر و لایه های سطحی متن و دوم حضور در تاروپود ساختمان عمودی و لایه های عمیقمتون درسی. همچنین از دیدگاه بسامد و فراوانی،این پژوهش بیانگر آن است که کهن الگوی سایه، در قالب مطالبو متون کهن و برگرفته از اساطیر قومی، به عنوان پایه های تشکیل دهنده ی هویت و شخصیت افراد جامعه، ازفراوانی قابل توجهی برخوردار نیست و بیشتر در پیکره ی مطالب و درون مایه های اخلاقی و اعتقادی ارائه شده است.

کهن الگو، سایه، نقد اسطوره ای، نقد روانشناختی، فارسی دبستان