فرح نیازکار - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی واحد مرودشت ،دانشگاه آزاد اسلامی واحد مرودشت ، مرودشت، ایران
عارف عسکری - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات فارسی موسسه آموزش عالی حافظ شیراز

رویارویی با آثار ادبی با موضوعات مشترک، پدیده نادر و شگفت آوری نیست. بسیار اتفاق میافتد که موقع خواندن شعر، داستان یا نمایشنامه ای، به یاد اثر ادبی دیگری میافتیم که وقایع، شخصیتها یا موضوع مشابهی دارد. مقایسه و بررسی شعر ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد فروغ فرخزاد و داستان و من زنی بودم به نام لیلا که زیبا بود از مجموعه داستان دیوان سومنات اثر ابوتراب خسروی، از منظر ادبیات تطبیقی نیز از این منظر قابل تامل است؛ چنانکه مشابهت های قابل توجه در این دو اثر حاکی از نگاه ها و اندیشه های مشابه فروغ شاعر و ابوتراب کاتب است؛ اگرچه ردپای تفاوتهایی نیز در هر دو اثر نمود یافته است؛ شباهتها و تفاوتهایی از جنبه شکل (زبان، فضا، تصویر) و محتوا که در این مقاله بدان پرداخته شده است. این قیاس بیانگر آن است که در آثار مورد بررسی، فرخزاد و خسروی در بیان اندیشهها و به تصویر کشیدن آنها، دیدگاهی بسیار نزدیک به هم و گاه مشترک داشته اند. از آنجا که راوی داستان خسروی، زن است و به مسائل زنانه می-پردازد، این پژوهش از جهت بررسی جایگاه زن معاصر نیز، اهمیت مییابد. تنهایی فروغ و تنهایی لیلا (راوی داستان) از یک نوع و از یک جنس است.

فروغ فرخزاد؛ ابوتراب خسروی؛ ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد؛ و من زنی بودم به نام لیلا که زیبا بود.