ارسلان کریمی - دانشجوی رشته تاریخ و فلسفه تعلیم و تربیت
فریدون یزدانی - استادیار دانشگاه پیام نور همدان

هدف این مطالعه مقایسه یادگیری مشارکتی با یادگیری سنتی از نظر تاثیر بر پیشرفت تحصیلی در درس علوم تجربی پایه ششم ابتدایی شهرستان مریوان بود. روش تحقیق درپژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تحقیق حاضر را تمامی دانش آموزان پسر پایه ششم ابتدایی شهرستان مریوان که در سال تحصیلی 97-98 مشغول به تحصیل بودند. را تشکیل دادند. نمونه آماری این تحقیق شامل 40 نفر از دانش آموزان پسرپایه ششم ابتدایی است که در یک مدرسه مشغول به تحصیل بودند می باشد. برای انتخاب این دو گروه ازروش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش عبارت بود از پرسشنامه معلم ساخته، که از 3 فصل اول کتاب علوم تجربی پایه ششم ابتدایی سال تحصیلی 97-98 که برای هر دو گروه ساخته شد وشامل 40 سوال چهار گزینه ای معلم ساخته بود. آزمودنی های گروه آموزش سنتی به شیوه سخنرانی مورد ازمایش قرار گرفتند و آزمودنی های گروه یادگیری مشارکتی براساس روش پژوهش گروهی به یادگیری پرداختند. مدت آموزش برای هر دو گروه هشت هفته وهر هفته دو جلسه بود. فرضیه تحقیق که اشاره بر این دارد که روش تدریس مشارکتی در مقایسه با آموزش سنتی (سخنرانی) منجر به پیشرفت تحصیلی بیشتری در دانش آموزان می شود این فرض با اطمینان 95 درصد تایید شد. یعنی می توان گفت تفاوت معناداری بین میانگین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان آموزش دیده با روش تدریس یادگیری مشارکتی در مقایسه با یادگیری سنتی وجود دارد. روش تدریس مشارکتی درمقایسه با آموزش سنتی (سخنرانی) منجر به پیشرفت تحصیلی بیشتری دردانش اموزان می گردد.

یادگیری مشارکتی، یادگیری سنتی، پیشرفت تحصیلی، علوم تجربی، پایه ششم ابتدایی