محی الدین محمدخانی - استادیار، گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران
اردشیر جمشیدی پور - دانشجوی کارشناسی ارشد، روانشناسی تربیتی، دانشگاه پیام نور، واحد جوانرود، ایران

مقدمه و هدف: معلم محور اصلی نظام اجتماعی کلاس درس است که با برقراری ارتباط با دانش آموزان می تواند در تحول روانی-اجتماعی زنان نقم موثری ایفا کند. یکی از ابعاد این تحول می تواند تفکر انتقای باشد. این پژوهش بررسی رابطه تفکر انتقادی در دانم زمومان مقطع متوسطه اول با مدیریت کلاس معلم بود. مواد و روش کار: پژوهش توصیفی وازنوع همبستگی است. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان پسر مقطع متوسطه اول شهر کرمانشاه ناحیه سه درسال 1397 بود. با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای تعداد 380 نفر انتخاب شد.ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه تفکر انتقادی و پرسشنامه مدیریت کلاسی بود. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش های آمارتوصیفی، ضریب همبستگی پیرسون وآزمون تی مستقل باکمک نرم فزار spss نسخه 24 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین نمرات تفکر انتقادی وهریک از زیر مقیاس های آن شامل خلاقیت، بالندگی و تعهد با مدیریت کلاسی دانش آموز محور رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. P> 0/05 رابطه بین مدیریت کلاسی معلم محور با تفکر انتقادی وزیر مقیاس های آن نیز معنادار بود. P> 0/05 همچنین نتایج آزمون تی مستقل نشان داد که سبک مدیریت کلاسی معلم محور 41 درصد وسبک مدیریت کلاسی دانش آموز محور 61 درصد از تغییرات مربوط به تفکر انتقادی را تبیین نموده اند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش می توان گفت که لازم است در مدارس از روش های مدیریت کلاسی آزادانه و دانش آموز محور بیشتر استفاده گردد.

تفکر انتقادی، مدیریت کلاس معلم، دانش آموزان، مقطع متوسطه اول.