CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

هماهنگی آوایی در دو جزء 16 و 17 قرآن کریم بر اساس نظریه ی موریس گرامون

عنوان مقاله: هماهنگی آوایی در دو جزء 16 و 17 قرآن کریم بر اساس نظریه ی موریس گرامون
شناسه ملی مقاله: JR_PAQ-5-1_001
منتشر شده در شماره 1 دوره 5 فصل در سال 1396
مشخصات نویسندگان مقاله:

قاسم مختاری - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه اراک.
مریم یادگاری - دانشجوی دکتری رشته زبان و ادبیات عربی از دانشگاه اراک.

خلاصه مقاله:
  چکیده گاهی تکرار واج ها و هجاها با اندیشه و مفهوم مولف تناسب دارد و به همین سبب برجستگی و تشخص در کلام و متون ادبی ­را افزون و مخاطب را جذب می­کند. تکرار صامت­ها و مصوت­ها تحت عنوان هماهنگی آوایی، قدرت القای معانی خاصی را دارند که زبان­شناس فرانسوی موریس گرامون به این مساله پرداخته و ابراز داشته است که شاعر و نویسنده با به کارگیری واژگانی که از واج­های مشابه­ای تشکیل شده­اند، تصاویر ذهنی خویش را بدون شرح جزئیات، به خوبی تداعی می­کنند. پژوهش حاضر با تکیه بر نقد فرمالیست و نظریه­ی گرامون با روش توسعه­ای- کاربردی، دو جزء مبارکه­ی 16 و 17 قرآن کریم را مورد بررسی قرار داده و بیان می­دارد که هماهنگی آوایی روشی است که می­تواند به مولف کمک رساند که معنا را از طریق فرم و ساختار ادبی بدون اطناب کلام به مخاطب منتقل کند. نتایج این پژوهش حاکی از آن است که قرآن کریم نیز از این ویژگی برخوردار است و انتقال مقصود و معنا با تکرار واکه­ها و همخوان­ها، تاثیر ژرفی بر خواننده گذاشته و وی را به سوی معنا رهنمون ساخته است؛ هم­چنین بررسی­ها نشان می­دهد که بیش­ترین بسامد در میان واکه­ها، مختص واکه­ی درخشان برای بیان عظمت و شکوه خدای متعال و در میان همخوان­ها، مختص همخوان سایشی می­باشد که برای تداعی حس تشویش و اضطراب کافران و مشرکان به کار رفته است.  

کلمات کلیدی:
قرآن کریم, هماهنگی آوایی, موریس گرامون

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/885441/