معلولین برسی تاثیر نگرش های ناکارآمد در پیش بینی تقدیرگرایی معلولین نابینای دارای تحصیلات دانشگاهی شهر یزد در سال 1397

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 326

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

SSHMED02_119

تاریخ نمایه سازی: 11 تیر 1398

Abstract:

مقدمه: تقدیرگرایی که معادل لاتین آن (فاتالیسم). تقدیرگرایی باور به تاثیر یک قدرت مافوق بشری یا نیروهای بیرونی مثل شانس در زندگی است .(1) اعتقاد به سرنوشتی مخدوم و باور به تعیین آن توسط نیروهای ماورای طبیعی و قبول عدم امکان دخالت خود فرد در تغییر آن .(2) افراد تقدیرگرا، تقدیر بدشانسی را علت اصلی شکست های خودمی دانند.(3 )همچنین تقدیرگرایی درنتیجه ی همگرایی با یک چرخه روانشناختی پیچیده ای که توسط ادراک هایی مثل یاس، بیارزشی، بی معنایی، ناتوانی و ناامیدی اجتماعی، ایجاد می شود .(4) بر همین مبنا، پژوهش حاضر باهدف مطالعه تاثیر نگرش های ناکارآمد در پیشبینی تقدیرگرایی معلولین نابینای دارای تحصیلات انجام گردید.روش: پژوهش حاضر از نوع مطالعات پیمایشی- همبستگی (مقطعی) است که رابطه نگرش های ناکارآمد با تقدیرگرایی را موردمطالعه قرار داده است.. جامعه آماری این پژوهش شامل معلولین نابینای دارای تحصیلات دانشگاهی60-18 سال شهر یزد در سال 1397 بودند که در کلینیک های مددکاری و انجمن های نابینایان پرونده داشتند و به آنجا مراجع میکردند. حجم نمونه موردمطالعه با توجه به تعداد معلولان نابینای شهر یزد 51 نفر برآورد گردید. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های نگرش های ناکارآمد وایزمن وبک(1978) و پرسشنامه محقق ساخته تقدیرگرایی، استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها به کمک نرم افزار spss23 وAmos23 و بهره گیری از آزمون های آماری پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیر انجام گردید.نتایج: نتایج این پژوهش رابطه مثبت و سطح معناداری (S=0/003) رابین نگرش های ناکارآمد و تقدیرگرایی نشان داد.. همچنین نگرش های ناکارآمد ./16 از تغییرات واریانس میزان نگرش های ناکارآمد افراد معلول نابینا را پیشبینی کرد. همچنین ضریب همبستگی این دو متغیر409/ .به دست آمد.بحث و نتیجه گیری: تقدیرگرا بودن معلولین نابینا باعث میشود که این قشر از معلولان از سطحی از نگرش های ناکارآمد برخوردار باشند و باعث احساس عدم کنترل بر تاثیر وقایع بیرونی در زندگی. 2) ادراک نادرست از تقدیر، شانس، سرنوشت و جبر و تفویض. 3) احساس بی قدرتی، نومیدی، و بی معنایی در آنها شود . در این راستا با آگاهی بخشی هر چه بیشتر به این قشر از جامعه و ایجاد بستری مناسب در جهت شناخت توانایی ها و استفاده حداکثری از آن بستری را برای رسیدن به رضایت از زندگی در آنها فراهم آورد

Authors

سیدرضا جوادیان

استادیار گروه جامعه شناسی دانشگاه یزد، یزد، ایران

پیمان فتحی

کارشناسی ارشد مددکاری اجتماعی، دانشگاه یزد، یزد، ایران