CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

حکایتی تمثیلی از مثنوی، با مفهوم انسان در مسیر بودن تا شدن درفلسفه اگزیستانسیالیسم)

عنوان مقاله: حکایتی تمثیلی از مثنوی، با مفهوم انسان در مسیر بودن تا شدن درفلسفه اگزیستانسیالیسم)
شناسه ملی مقاله: JR_PLLJ-11-39_005
منتشر شده در شماره 39 دوره 11 فصل در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:

مریم مرتضایی آبرودی - زبان و ادبیات فارسی،مجتمع علوم انسانی،دانشگاه آزاد،مشهد،ایران
رضا اشرف زاده - استاد و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد
بتول فخر اسلام - استادیار و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد واحد نیشابور

خلاصه مقاله:
این پژوهش با روش مقایسه، تحلیل مضامین و تطبیق، رد پای آموزه های فلسفه وجود را در حکایتی تمثیلی از مثنوی واکاوی می کند. در حکایت، با انبوهی از واژه ها در معنای بودن و آمدن و شدن و رفتن با درون مایه معنایی ویژه مواجهه ایم؛ که موجب خطور اندیشه مشابهت آن، با مولفه ی گذر و تعالی انسان از بودن تا شدن در فلسفه وجود، به ذهن می شود. تحقیق پیش رو نشان می دهد که آزمایش الهی می تواند همان موقعیت مرزی در اگزیستانسیالیسم باشد. رنج مولفه مشترک میان فلسفه الهی وجود و حکایت، برای رسیدن به خدا و تحقق وجود اصیل است. دگرگونی و تعالی وجود تا بروز تصویر حقیقی از خود در آموزه های اگزیستانسیالیستی، تعبیری دیگر از مساله سیر الی الله و رسیدن به مقام اتحاد و اتصال است. دست آخر این که در حکایت مورد نظر و در تفکر اگزیستانسیالیستی الهی، بر اهمیت شورمندی در گذر از تنگناهایی که انسان با آن رو به رو است تاکید شده و اختیار انسان در راستای اختیار الهی جاری شمرده می شود.

کلمات کلیدی:
حکایت تمثیلی, اگزیستانسیالیسم, ابتلا و آزمایش, اوضاع مرزی, دگرگونی و تعالی

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/895818/