تمدن اسلام و غرب از دیدگاه هانتینگتون

غرب غالبا به خصومت و دشمنی بی اساس و غیر منطقی با تمدن اسلام و مسلمانان دست زده و با استفاده از برخورد غرب با مسلمانان و اسلام هراسی به استناد برخی مبانی نظری و چارچوبهای مفهومی و دواعی ایدیولوژیک ریشه دار آن را خصومتی موجه و منطقی و تبین پذیر ارزیابی کردهاند . این نوشتار با بهره گیری از روش اسنادی در مقام گرد آوری اطلاعات و روش تفسیری و تحلیلی برای بررسی و موشکافی محتوای یافته ها به پارادایم برخورد تمدن های رایج سامویل هانتینگتون دانشمند علم سیاست در نیم قرن اخیر بوده می پردازد. وی معتقد بود که نظریه برخورد تمدن ها دیگر نمی تواند مسایل جهانی را تحت شعاع قرار دهد و همبستگی تمدن اسلامی با کنفوسیون منجر به ایستادگی این دو تمدن در مقابل غرب میشود. و در طی 1400 سال نزاع و برخورد بین اسلام و غرب بوده و در حال افزایش است. وی نسبت به تمدن غرب به نوعی متعصبانه برخورد کرده وآن را تمدنی برتر از تمدنهای دیگر میداند. به ادعای بعضی از پژوهشگران این نظریه در دو دهه اخیر نحوه برخورد افکار عمومی جهان به خصوص غرب و سیاست های دولتها و موضع گیری های مقامات کشورهای غربی را در رابطه با اسلام و مسلمانان شکل داده و تیوریزه کرده است.

Keywords:

تمدن اسلام وغرب , سامویل هانتینگتون , برخورد تمدن ها , کنفوسیون , مسایل جهانی