محدثه صفدرزاده - کارشناس ارشد فقه و حقوق

طلاق عاطفی اولین مرحله در فرآیند طلاق و بیانگر رابطه زناشویی رو به زوالی است که احساس بیگانگی جایگزین آن می شود و زن و شوهر با یکدیگر ارتباط صمیمی ای ندارند و نمی توانند درباره احساسات و عواطف خود با یکدیگر حرف بزنند و ارتباط زناشویی مناسبی هم ندارند.پژوهش حاضر قصد دارد عوامل موثر بر طلاق عاطفی را در بین ساکنین منطقه 1 مشهد شناسایی نماید، برای رسیدن به این منظور ما از دو روش کمی (پیمایشی) و کیفی (گروه کانونی) توامان بهره گرفتیم.لازم به ذکر است این پژوهش ویژه منطقه 1 مشهد صورت گرفته و نتایج این تحقیق تنها قابلیت تعمیم به شهروندان ساکن این منطقه را دارد و مهمترین یافته های این پژوهش در عوامل اقتصادی، تورم و گرانی، نداشتن درآمد کافی و امنیت شغلی، در بین عوامل زیستی جنسی موثر بر طلاق عاطفی رضایت از روابط جنسی بین زن و شوهر و عدم تطابق میل جنسی زن و شوهر از اهمیت زیادی برخوردار بوده و رابطه جنسی نامتعارف از اهمیت متوسط برخوردار بوده است، از بین عوامل فرهنگی و اجتماعی موثر بر طلاق عاطفی از نظر پاسخگویان، برآورده نشدن انتظارات، عدم درک همسر، عدم ابراز علاقه و همچنین سپری نکردن اوقات فراغت با یکدیگر به میزان زیادی در طلاق عاطفی و سردی روابط زناشویی موثر است، همچنین لجبازی و یک دنده بودن، غرور و خودمداری از علل طلاق عاطفی بیان شده است.بر اساس روش گروه کانونی مهم ترین علل طلاق عاطفی در بین زوجین، عوامل عاطفی- روانی، عوامل زیستی- جنسی، عوامل اجتماعی و عوامل اقتصادی عنوان گردید.

طلاق عاطفی، روابط زناشویی، خانواده