نقش واسطه ای مدیریت کیفیت جامع بر رابطه بین گرایش به کارآفرینی و عملکرد نوآورانه شرکت های تولیدی کوچک و متوسط در شهرک صنعتی شیراز

این مطالعه با هدف بررسی نقش واسطه ای مدیریت کیفیت جامع بر رابطه بین گرایش به کارآفرینی و عملکرد نوآورانه شرکت های تولیدی کوچک و متوسط در شهرک صنعتی شیراز صورت گرفته است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت مسئله و روش گردآوری داده ها از نوع پژوهش های توصیفی- همبستگی بوده و جزء پژوهش های پیمایشی محسوب می گردد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مدیران، معاونین و کارشناسان مطلع در حوزه تحقیق در شرکت های تولیدی شهرک صنعتی شیراز به تعداد 185 نفر و حجم نمونه شامل 120 نفر بوده که به روش تصادفی خوشه ای و بر اساس جدول مورگان انتخاب شده اند. برای جمع آوری داده ها از سه پرسشنامه استاندارد مدیریت کیفیت جامع (کالومورا، 2014)، پرسشنامه استاندارد گرایش به کارآفرینی (محمدی، 1390) و پرسشنامه استاندارد عملکرد نوآورانه (وانگ و احمد، 2004) استفاده شده است. داده های گردآوری شده با استفاده از تحلیل مسیر مورد بررسی قرار گرفته اند و از نرم افزارهای SPSS و AMOS استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که گرایش به کارآفرینی و مدیریت کیفیت جامع، تاثیر مثبت و معناداری بر عملکرد نوآورانه شرکت ها داشته است. همچنین نقش واسطه ای مدیریت کیفیت جامع بر رابطه بین گرایش به کارآفرینی و عملکرد نوآورانه شرکت های تولیدی کوچک و متوسط در شهرک صنعتی شیراز مورد تایید قرار گرفت.

Keywords:

مدیریت کیفیت جامع , گرایش به کارآفرینی , عملکرد نوآورانه , شهرک صنعتی شیراز