جامعه شناسی معرفت و ارزش تحلیلی آن؛ با تاکید بر نظریه کارل مانهایم

جامعه شناسی معرفت از جمله مباحث محوری در جامعه شناسی، محسوب می شود که در بررسی توامندهای عینی و تئوریک هر جامعه ای در طی دگرگونی های مختلف تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و سیاسی مفید و حتی ضروری است. این اهمیت به این دلیل است که هرگونه معرفتی، در این چارچوب، می تواند در نسبت های متنوعی با وضعیت های عینی و انضمامی اجتماعی، سیاسی و حتی روان شناختی فردی و جمعی اعضای جامعه قرار بگیرد. اهمیت این موضوع به حدی است که میتوان ادعا کرد که در هیچ زمانی هیچمعرفتی جدا از مبادی و انضمامیات اجتماعی و سیاسی نبوده است؛ کما اینکه پیشینه نظری این مباحث را میتوان تا یونان باستان نیز ردیابی کرد. در متن حاضر با توجه به تحولات عصر جدید تاریخ فکری و انضمامیبشری، ما بر یکی از مهم ترین و پیشگامان جامعه شناسی معرفت در قرن بیستم، یعنی کارل مانهایم، تمرکز خواهیم کرد. در خلال این بحث نیز تلاش خواهیم کرد تا اهمیت مباحث جامعه شناسی معرفت را، با در نظر گرفتن جنبه های معرفتی شناخت و روش شناختی، برای بررسی اوضاع اجتماعی و سیاسی را تا حدی روشن سازیم.

Keywords:

جامعه شناسی معرفت , کارل مانهایم , هستی شناسی , معرفت شناسی , روش شناسی , وضعیت مندی , نسبیت , نسبت مندی