سمیرا افتخاری - دانشجوی دکتری روانشناسی کودکان استثنایی، دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز
مارال معینی - کارشناسی ارشد روانشناسی کودکان استثنایی،دانشگاه آزاد اسلامی تهران مرکز

پژوهش حاضر به منظور بررسی اثربخشی هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان مداخله گروهی جدید در روا ندرمانی برکاهش افسردگی، اضطراب، استرس و نیز افزایش کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با اختلال اتیسم انجام شده است. مواد و روش ها: 24 نفر ازمادران دارای فرزندان با اختلالات طیف اتیسم سنین 25 تا 35 سال، در یک طرحتجربی پیش آزمون - س آزمون با گروه کنترل، از طریق نمونه گیری در دسترس از مرکز سرای مهر اتیسم به صورت داوطلبانه انتخاب و به طور تصادفی به دو گروه آزمایشی و کنترل به ترتیب به 12 نفر تقسیم شدند و به نسخه کوتاه مقیاس اضطراب، افسردگی،استرس و نیز پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی، پاسخ دادند. گروه آزمایش،10 هفته هنردرمانی مبتنی بر ذهن آگاهی را دریافت نموده و یک ماه پس از مداخله، هر دو گروه با همان ابزارها ارزیابی مجدد، پس آزمون انجام شد روش تجزیه و تحلیل داده ها با تحلیل کواریانس چند متغیره انجام شد. یافته ها: نشان داد اجرای هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی در مادران دارای کودکان اتیسم موجب کاهش اضطراب، افسردگیو استرس و افزایش کیفیت زندگی آنها شد فرضیه با 90 درصد معنی داری تایید شد. نتیجه گیری: هنر درمانی مبتنی بر ذهن آگاهی به عنوان یک روش جدید که ترکیبی از درما ن های روا نشناختی و هنردرمانی است، دربهبود افسردگی و کیفیت زندگی مادران دارای کودکان با اختلالت طیف اتیسم موثر است . با توجه به سودمندی این روش، استفادهگسترده از این روش در چنین گروهی توصیه می شود α=0/05

اتیسم، هنردرمانی، ذهن آگاهی، کیفیت زندگی، استرس