الگوی خط مشی گذاری سازمانهای فرهنگی

Publish Year: 1397
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 391

متن کامل این Paper منتشر نشده است و فقط به صورت چکیده یا چکیده مبسوط در پایگاه موجود می باشد.
توضیح: معمولا کلیه مقالاتی که کمتر از ۵ صفحه باشند در پایگاه سیویلیکا اصل Paper (فول تکست) محسوب نمی شوند و فقط کاربران عضو بدون کسر اعتبار می توانند فایل آنها را دریافت نمایند.

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

IHTF01_052

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

Abstract:

در دنیای کنونی برای ادامه حیات و یا تمشیت امور جوامع و حتی فراتر ازآن برای رشد و تعالی ویا فرار از شکست دولت ها و ملت ها ، سازمانها و تشکیلات حکومتی به وجود آمده اند و هر سازمانی هدف ویا اهدافی را پیگیری می کنند ، در کشور عزیزمان ایران نیز سازمانهای متعددی برای تحقق اهداف سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی به وجود آمده است ، صرف نظر از بیان شدت و ضعف کارنامه ها و عملکردهای سازمانها، باید بپذیریم که علی رغم کوششهای پژوهشگران و صاحب نظران و همچنین کارگزاران و مدیران ، از نظر دست یابی به اهداف کلان سیاسی ، فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی ، با وضعیت مطلوب فاصله زیادی داریم به طوری که ارزیابی برنامه های طولانی مدت از جمله برنامه های پنج ساله از دیدگاه پژوهشگران و خبرگان ، ابعاد و زوایای این مشکل را بیشترآشکار می کند.بدون تردید در حوزه فرهنگ شرایط نسبت به دیگر حوزه ها دشوار و پیچیده تر است ، به اذعان اکثر مسئولین عالی نظام جمهوری اسلامی و محققین و صاحب نظران ، وضعیت فرهنگی کنونی یک وضعیت نامطلوب بوده و همگان شامل دولت و ملت از وضعیت فرهنگی اظهار نارضایتی می نمایند به طوری که آمار و ارقام تولیدات وصنایع فرهنگی و خدمات فرهنگی نیز گویای این امراست . فرمایشات مقام معظم رهبری نیزدر این خصوص بسیار قابل تامل است ، ایشان ضمن اینکه نا رضایتی خود را نسبت به وضعیت فعلی فرهنگی کشور به وضوح اعلام می نمایند ، به عوامل خارجی تاثیر گذار و دخیل در این مقوله ، از جمله تهاجم فرهنگی به اشکال مختلف نیز تاکید نموده اند ، و برای گذر از این مشکل و تبعات ان به عناصرفعال فرهنگی غیر دولتی و غیر رسمی و همچنین طیف های جوانان و دانشجویان و دانشگاهیان اظهار امیدواری نموده اند .به اذعان اندیشمندان و صاحب نظران ، مشکل اصلی این حوزه یا ریشه در سیاست گذاری و برنامه ریزی های کلان فرهنگی دارد و یا در مدیریت و اجرای یرنامه ها و سیاستهای فرهنگی مشکلات و ضعفهایی وجود دارد ، البته در مباحث مدیریتی نکات زیادی وجود دارد که در این مجال نمی گنجد ، مهم این است که فهم درست و مشترکی در میان دست اندرکاران و پژوهشگران به وجودآید . در این پژوهش کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان به عنوان یک سازمان فرهنگی ریشه دار با بیش از 50 سال سابقه در تولید و خدمات فرهنگی مورد بررسی و واکاوی قرار گرفته است ، کانون پرورش فکری از یک جهت مشابه سازمانهای فرهنگی بوده و از جهاتی نیز منحصر به فرد و متفاوت است و ازلحاظ عملکرد و تنوع مسئولیتها مشابه ساختار کانون در سایر کشورها مشاهده نمی شود ، در یک نگاه کلی از بدو تاسیس کانون به صورت مشخص و مستند در دو مرحله (در سال های 1390 و 1395) خط مشی های کانون چاپ شده است واین خط مشی ها متفاوت از هم بوده و اجرائی نشده اند ، از یک سو برای کانون مسئولیتهای خطیر حاکمیتی تعریف شده است و از سوی دیگر ساختار شرکتی داشته و برای تامین منابع مالی می بایست کسب درآمد نموده و همانند بنگاه های اقتصادی عمل کند ، مدیریت های کانون بعد از انقلاب علی رغم ثبات نسبی با اعمال سلایق متفاوتی همراه بوده و در هر زمانی اولویتهای ویژه ای مد نظر مدیران و دست اندرکاران بوده است ، به طوریکه در محافل کارشناسی دوره های مختلف کاری و دیدگاههای متفاوتی ملاحظه می شود و جایگاه کانون در مجموعه مدیریت عالی و نظام اداری کشور مشخص و شفاف نمی باشد ، اگر چه در یک مقطع زمانی کانون با نظر مقام معظم رهبری از شمول اصل 44 قانون اساسی و واگذاری شرکتهای دولتی مستثنی شده ، اما از لحاظ ساختاری و مالی و مدیریتی و نقش آفرینی بایسته در مدیریت فرهنگی کشور هیچ حرکت و ارتقایی مشاهده نمی شود و اگر وجه شرکتی کانون را در نظر بگیریم با وجود رقبا و تغییرات جمعیت هدف ، در آینده بدون تردید با چالشها و تهدیدات عدیده ای مواجه خواهد شد .