تحلیل ساختار روایی 5آسوکه سیستانی بر اساس الگوی گریماس

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 684

This Paper With 22 Page And PDF Format Ready To Download

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

LLCSCONF02_131

تاریخ نمایه سازی: 24 شهریور 1398

Abstract:

ادبیات شفاهی سیستان، مجموعه ای غنی از شعرها، ضرب المثلها و داستانها است و در میان انواع مختلف ادبیات شفاهی سیستان، آسوکه های سیستانی، داستانهایی شفاهی، جذاب و برگرفته از باور و عقاید مردم سیستان است که سینه به سینه بین نسلهای مختلف بازگو میگردد. از آنجا که بیشتر آسوکه های سیستانی دارای الگوهای روایی تکرار شونده هستند، این پژوهش برآن است که آسوکه هایی منتخب از کتاب 10 افسانه(آسوکه) سیستان اثر ابراهیم خمبر را براساس الگوی روایت شناسی ساخت گرای گریماس بررسی کند. در این پژوهش آسوکه ها براساس مولفه های(شناسنده، فرستنده، موضوع شناسایی، یاریگر و مخالف) و گزاره های روایی شامل (وصفی، وجهی و متعددی) و زنجیره های روایی شامل (پیمانی، اجرایی و انفصالی) تحلیل می شود.نتیجه اجمالی در بررسی این آسوکه ها نشان می دهد در سیر داستان شاهد تبدیل قهرمان به ضدقهرمان و بالعکس و شناسنده ها در اکثر موارد همان فرستنده و گیرنده هستند ودر بیشترموقعیت ها یاریگری حضور دارد اما نقش مخالف کمرنگ است. از اینرو در اکثر موقعیت ها تعداد مولفه ها به پنج و چهارتا کاهش می یابد و ساختار روایی آسوکه ها منطبق با الگوی گریماس است و از این جهت می توان از نظریه گریماس به عنوان الگوی روایت جهانی یاد کرد.