CIVILICA We Respect the Science
(ناشر تخصصی کنفرانسهای کشور / شماره مجوز انتشارات از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی: ۸۹۷۱)

ترسیم الگوی تعالی و تکامل قهرمان حماسه و تحلیل توسعه خویشتن او در مسیر فردیت بر مبنای شخصیت های شاهنامه فردوسی

عنوان مقاله: ترسیم الگوی تعالی و تکامل قهرمان حماسه و تحلیل توسعه خویشتن او در مسیر فردیت بر مبنای شخصیت های شاهنامه فردوسی
شناسه ملی مقاله: SSRCONF01_027
منتشر شده در همایش بین المللی شاهنامه در گذرگاه جاده ابریشم در سال 1398
مشخصات نویسندگان مقاله:

جواد میزبان - دانشآموخته زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه فردوسی مشهد
لیلی قربانی - دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی مشهد

خلاصه مقاله:
مهمترین الگو در شاهنامه فردوسی، به عنوان یک متن حماسی، الگوی قهرمان است. قهرمان از فرافکنی منآرمانی انسان در چهره یک ابرانسان به وجود آمده است. در عرفان نیز، که قلمرویی از شناخت مبتنی بردرونگرایی و نزدیکی انسان به خداست، الگوی بنیادین، انسان کامل است. وجوه مشترک این دو زمینه،الگوی تکوینی تشرف قهرمان و سالک به سوی تعالی است. در این جستار، ضمن اختیار چهارچوب نظریالگوی فردیت یونگ، در سطح ژرفساخت مفهومی، با الهام از نظریه تشرف جوزف کمپبل در روساختروایات حماسی شاهنامه و با تاکید بر متن شاهنامه فردوسی به عنوان یک متن هدف برای تحلیل و به شیوهتحلیلی- توصیفی، الگوی نظام مند (سیستماتیک) تعالی و تکامل قهرمان حماسه در چند مرحله گذر از نقاب، مواجهه با مادینه و نیمه تاریک (سایه) درون، راهنمایی پیر خردمند و رسیدن به دایره کمال و فردیت(وحدت خودآگاه و ناخودآگاه) ترسیم و تحلیل شده است. بر این مبنا، دریافتیم شاهنامه فردوسی، دارایساختاری از کمال جویی آرمانی است که قهرمان برونگرای حماسه، در زیر رویه پرتکاپوی نبرد بیرونی، درجهان درون، جویای این تعالی معنوی است.

کلمات کلیدی:
قهرمان، فردیت، تشرف، شاهنامه فردوسی، یونگ، کمپبل

صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/924319/