بررسی نقش واسط سرعت نوآوری در تاثیرگذاری دوسوتوانی استراتژیک و گرایش به کارآفرینی بر عملکرد (مورد مطالعه: شرکت های مستقر در مراکز رشد و پارک علم و فناوری در شهر تهران)

امروزه دوسوتوانی استراتژیک به عنوان یکی از زیرفرآیندهای مهم مدیریت استراتژیک برای بهبود عملکرد سازمان و اجزاء مختلف آن از جمله منابع انسانی مطرح می باشد. از طرفی، تغییرات سریع در محیط وکوتاه تر شدن چرخه عمر محصولات و افزایش رقابت باعث شده است که کسب و کارهای کوچک برای ماندگاری در محیط به دنبال راه حل های جدید باشند. در چنین شرایطی توجه به گرایش به کارآفرینی و سرعت نوآوری به آنها کمک می کند تا خود را با تغییرات محیطی انطباق داده و در صحنه رقابت باقی بمانند. در این پژوهش، نقش واسط سرعت نوآوری در تاثیر دوسوتوانی استراتژیک و گرایش به کارآفرینی بر عملکرد سازمان مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری پژوهش حاضر شرکت های مستقر در مراکز رشد و پارک علم و فناوری در شهر تهران می باشد. براساس حجم جامعه، با استفاده از جدول جرسی و مورگان، نمونه ای متشکل از 95 شرکت با روش نمونه گیری تصادفی ساده، انتخاب گردید. پس از تایید روایی و پایایی پرسشنامه مورد استفاده، به تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس مدل یابی معادلات ساختاری و با استفاده از برنامه های نرم افزاری SPSS و Smart PLS پرداخته شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که سرعت نوآوری به عنوان یک متغیر واسط، نقش مهمی بر میزان تاثیرگذاری دوسوتوانی استراتژیک و گرایش به کارآفرینی بر عملکرد سازمان دارد. همچنین، نتایج نشان داد که میزان تاثیرگذاری گرایش به کارآفرینی بر عملکرد سازمان، چه به صورت مستقیم و چه غیرمستقیم (به واسطه سرعت نوآوری)، نسبت به دوسوتوانی استراتژیک بیشتر است.

Keywords:

دوسوتوانی استراتژیک , گرایش به کارآفرینی , سرعت نوآوری , عملکرد