نسیم دامغانیان - کارشناسی ارشد، روانشناسی عمومی، دانشگاه آزاداسلامی، واحد سمنان، سمنان

مقدمه: امروزه میزان خشم و افسردگی در کودکان افزایش یافته است و عزت نفس از مهمترین مولفه های توانمندسازی در بین کودکان محسوب می شوند. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی آموزش مهارت زندگی بر افسردگی، خشم و عزت نفس در کودکان انجام شد. مواد و روش ها: پژوهش از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دختر مشغول به تحصیل در پایه پنجم ابتدایی شهر سمنان بودند که تعداد 30 نفر با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های عزت نفس (کوپر اسمیت، 1976)، افسردگی (کوامس، 1992) و پرسشسامه پرخاشگری (باس و پرت، 1992) پاسخ دادند. اطلاعات بدست آمده با 25 - SPSS و روش های آمار توصیفی و تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمرات عزت نفس کلی و ابعاد آن (عزت نفس عمومی، خانوادگی، تحصیلی و اجتماعی) در آزمودنی های دو گروه تفاوت معناداری وجود دارد (P> 0/05). همچنین، نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین میانگین نمرات خشم کل و ابعاد آن (کلامی، بدنی، خشم و خصومت) و نمره افسردگی بین آزمودنی های دو گروه از نظر آمارت تفاوت معناداری وجود دارد (P> 0/05). نتیجه گیری: با توجه به نتایج، به نظر می رسد که آموزش مهارت زندگی بر افزایش عزت نفس و کاهش میزان خشم و افسردگی کودکان موثر است. استفاده از این روش درمانی برات بهبود رضایت روانشناختی کودکان در مراکز آموزشی - درمانی در سطح کشور پیشنهاد می شود.

آموزش مهارت زناگی، عزت نفس، خشم، افسردگی، کودک