زن در مثنوی مولوی
عنوان مقاله: زن در مثنوی مولوی
شناسه ملی مقاله: JR_PLLJ-1-1_002
منتشر شده در شماره 1 دوره 1 فصل در سال 1388
شناسه ملی مقاله: JR_PLLJ-1-1_002
منتشر شده در شماره 1 دوره 1 فصل در سال 1388
مشخصات نویسندگان مقاله:
نصر اله امامی - استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
خلاصه مقاله:
نصر اله امامی - استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
زن، روی دیگری از سکه هستی انسان در زمین است و هیچ رابطه خاصی میان انسان مذکر و خدا وجود ندارد تا بدان سبب مرد از زن برتر دانسته شود. در متون عرفانی فارسی ودر میان آن قشر فکری خاص که مولانا از زمره ایشان است ، زن و مرد با هم تفاوتی ندارند و حتی ما در تاریخ تصوف به زنان صوفی نیز بر خورد می کنیم که از حرمت معنوی همپای مردان برخوردار بوده اند. با این حال، سیمای زن در سنت ادبی فارسی، صرف نظر از متون غزلی و عاشقانه، چندان مقبول و مطلوب نیست و به ویژه در تمثیلات شعری، بسیار مبهمتر و سوال برانگیزتر میشود. مولانا به عنوان شاعر و صوفی از این سنت شاعران قبل و بعد از خود مصون نبوده است و همین مساله، انعکاس های مبهم و منفی را در شعر مولوی نسبت به زنان نشان می دهد. تصویری که مولوی از زن در تمثیل های خود به دست می دهد، برخاسته از توصیفات نمادین منفی است. در تصور او زن مظهر نفس، حرص، دارای صفات حیوانی و نفسانی ، ظاهر نگر و دارای قضاوت و داوری سطحی است . با تامل در عمق اندیشههای مولانا و مقایسه سخنان او در مواضع مختلف، در مییابیم که این اندیشه واقعی مولانا نیست بلکه مولانا در این موارد، منعکس کنندهی تصورات مردم روزگار خود است وگرنه برخورد مولانا با زنان، لطیف و متعادل و منصفانه است.
کلمات کلیدی: مولوی . زن . مرد . تصوف . هستی
صفحه اختصاصی مقاله و دریافت فایل کامل: https://civilica.com/doc/940011/