مقایسه خودپنداره ، منبع کنترل و احساس فناناپذیری در بیماران دیالیزی و افراد سالم

Publish Year: 1398
نوع سند: مقاله کنفرانسی
زبان: Persian
View: 388

نسخه کامل این Paper ارائه نشده است و در دسترس نمی باشد

  • Certificate
  • من نویسنده این مقاله هستم

استخراج به نرم افزارهای پژوهشی:

لینک ثابت به این Paper:

شناسه ملی سند علمی:

AMSMED20_168

تاریخ نمایه سازی: 22 مهر 1398

Abstract:

زمینه و هدف: درمان با دیالیز علیرغم فراهم کردن امکان بقای بیشتر برای بیمار، به دلیل عوارض بسیار و مواجه ه ی بیمار با تنش زا های متعدد، بر عملکرد جسمی و روانی - اجتماعی وی تاثیر گذاشته و ممکن است او را دچار اختلالات روان شناختی متعددی نماید. هدف از این مطالعه، بررسی و مقایسه ی ، خودپنداره ،منبع کنترل واحساس فنا ناپذیری در بیماران تحت درمان با همودیالیز و افراد سالم می باشد. مواد و روش ها: روش تحقیق در این پژوهش علی-مقایسه ای می باشد برای بررسی متغیرها از آزمون آماری t استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش بیماران دیالیزی مراجعه کننده به بخش همودیالیز بیمارستان امام علی (ع) و افراد عادی شهر زاهدان در سال 1394 می باشند. نمونه گیری پژوهش به صورت در دسترس بوده است. 51 نفر بیمار(8نفر زن و43مرد) و51 نفر فرد سالم(13نفرزن و38نفرمرد) بصورت در دسترس انتخاب شد.داده ها بوسیله ی پرسشنامه خودپنداره راجرز((1957، منبع کنترل راتر((1966 و احساس فناناپذیری نمادین لیفتون((1974 جمع آوری شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان میدهد که بین میانگین خود واقعی و خود آرمانی بیماران دیالیزی(= -27/71 ( 83/86-111/57 تفاوت معناداری ( P<0/001)وجود دارد اما بین میانگین خود واقعی و خود آرمانی افراد سالم (92/05 -97/94= -5/89) تفاوت معناداری یافت نشد(P=) 0/251 و بین میانگین خود واقعی بیماران و افراد سالم (83/86- 92/05 =-8/19) تفاوت معناداری( 0/036 P=)وجود دارد. همچنین تفاوت معناداری بین میانگین های دو گروه مورد مطالعه در خود وآرمانی ( (111/57- 97/94= 13/63، منبع کنترل بیرونی((20/54 -11/84 =8/70 و احساس فنا ناپذیری ( (30/76 - 46/21 =-15/95 وجود دارد. نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش برنامه های آموزشی- درمانی برای اصلاح خودپنداره و سوق دادن از منبع کنترل بیرونی به درونی و بالا بردن احساس معنا و فناناپذیری برای بیماران دیالیزی مفید است.

Authors

رحیم شه بخش

دانشجوی دکتری روان شناسی بالینی، دانشگاه علم و فرهنگ، تهران، ایران

زهرا اصل سلیمانی

دانشجوی دکتری روان شناسی بالینی، گروه روان شناسی بالینی، کمیته تحقیقات دانشجویی، دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی، تهران، ایران

ریحانه بولاقی

کارشناس ارشد روان شناسی بالینی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات، زاهدان، ایران